کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آزگار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آزگار
/'āz[e]gār/
معنی
۱. تمام؛ کامل.
۲. دراز؛ طولانی؛ مداوم: یک سال آزگار، شش ماه آزگار.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
تمام، طولانی، کامل
دیکشنری
complete, entire, long , long-term, running, together
-
جستوجوی دقیق
-
آزگار
واژگان مترادف و متضاد
تمام، طولانی، کامل
-
آزگار
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عامیانه] 'āz[e]gār ۱. تمام؛ کامل.۲. دراز؛ طولانی؛ مداوم: یک سال آزگار، شش ماه آزگار.
-
آزگار
فرهنگ فارسی معین
(زَ یا زِ) (ق .) (عا.) کامل ، تمام ، دراز، طولانی .
-
آزگار
لغتنامه دهخدا
آزگار. [ زِ ] (ص ) تمام . کامل . تخت . شمرده . اَجْرَد. آزاد. جَرْداء: شش ماه ِ آزگار. یک سال آزگار.
-
آزگار
لهجه و گویش تهرانی
تمام ، طولانی. یکسال آزگار
-
آزگار
واژهنامه آزاد
مداوم، پشت سر هم، کامل، تمام.
-
آزگار
واژهنامه آزاد
اصطلاحاً به معنی لعنتی ، بی فایده ، بی حاصل ، از دست رفته ، حرام شده
-
واژههای مشابه
-
آزِگار
لهجه و گویش گنابادی
azegar در گویش گنابادی یعنی لعنتی ، بی فایده ، بی حاصل ، از دست رفته ، حرام شده
-
ازگار
واژهنامه آزاد
تمام و کمال ، مدت زمان طولانی
-
واژههای همآوا
-
آزِگار
لهجه و گویش گنابادی
azegar در گویش گنابادی یعنی لعنتی ، بی فایده ، بی حاصل ، از دست رفته ، حرام شده
-
ازگار
واژهنامه آزاد
تمام و کمال ، مدت زمان طولانی
-
جستوجو در متن
-
تمام
فرهنگ واژههای سره
آزگار، همه، پایان، هماد