کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آزارمند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آزارمند
/'āzārmand/
معنی
۱. علیل؛ بیمار.
۲. دردمند؛ رنجور.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آزارمند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) 'āzārmand ۱. علیل؛ بیمار.۲. دردمند؛ رنجور.
-
آزارمند
لغتنامه دهخدا
آزارمند. [ م َ ] (ص مرکب ) صاحب آزار. علیل . بیمار. سقیم .