کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آریس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اریس
لغتنامه دهخدا
اریس . [ ](اِ) ارکس . ارز. فوقا.
-
اریس
لغتنامه دهخدا
اریس . [ اَ ] (ع ص ) کشاورز. (منتهی الارب ). برزگر. (مهذب الاسماء). ج ، اراریس (مهذب الاسماء)، اریسون . (منتهی الارب ). || مؤلفین جهانگیری و برهان گویند: اریس در عربی به معنی متابع آمده است ، ولی در قوامیس عرب بدین معنی دیده نشد. ظاهراً اصل مزارع بو...
-
اریس
لغتنامه دهخدا
اریس . [ اَ] (ص ) زیرک . هوشیار. (جهانگیری ) (برهان ) (رشیدی ).
-
اریس
لغتنامه دهخدا
اریس . [ اِرْ ری ] (ع ص ) برزگر. (مهذب الاسماء) (کنز اللغات ). کشاورز. مزارع . (جهانگیری ). زراعت کننده . (برهان ). ج ، اراریس ، اریسون ، ارارسة، ارارس . || امیر. (منتهی الارب ). رئیس .
-
اریس
لغتنامه دهخدا
اریس .[ اَ ] (اِخ ) (بئر...) چاهیست بمدینه نزدیک مسجد قبا. (منتهی الارب ). خاتم پیامبر صلوات اﷲ علیه در خلافت عثمان از دست عثمان در این چاه افتاد و یافته نشد.
-
اریس
واژهنامه آزاد
زیرک و هوشیار. || کشاورز، برزگر. || امیر، رئیس. || نام ایزدبانوی یونانی نفاق و جنگ افروزی. || نام یکی از سیارک های منظومۀ خورشیدی.
-
جستوجو در متن
-
اریسی
لغتنامه دهخدا
اریسی . [ اَ سی ی ] (ع ص ) کشاورز. زارع . اَریس . اِرّیس .
-
Iris verna
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آریس ورنا
-
Pimenta acris
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیتمن آریس
-
Iris cristata
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آریس کریستا
-
Iris kaempferi
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آریس کیمپری
-
Dame Jean Iris Murdoch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خانم آریس مرداک
-
ارکس
لغتنامه دهخدا
ارکس . [ ](اِ) ارز. اریس . فوقا.
-
آریستا
فرهنگ نامها
(تلفظ: āristā) (آریس + تا) مانند عروس ؛ (به مجاز) زیبا .
-
اریسون
لغتنامه دهخدا
اریسون . [ اَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَریس .