کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آرَمش افتراقی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
differential relaxation
آرَمش افتراقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] مهارتی که ازطریق آن فرد فرامیگیرد که چگونه برای انجام کار، فقط از تنش و انرژی ماهیچههای درگیر استفاده کند و ماهیچههای دیگر را رها سازد تا دور از تنیدگی در امان بمانند
-
واژههای مشابه
-
آرمش
واژگان مترادف و متضاد
آمیزش، آمیغ، جماع، مخالطت
-
آرمش
لغتنامه دهخدا
آرمش . [ رَ م ِ ] (اِمص ) آرام . آرامش . اَون : راه را هر کسی نمی شایدپیر جوهرشناس می بایدتا ز خورشید پرورش یابددر دل خلق آرمش یابد (کذا). شیخ آذری .- آرمش دادن ؛ آرام بخشیدن .- آرمش یافتن ؛ آرام شدن .
-
ارمش
لغتنامه دهخدا
ارمش . [ ] (اِخ ) (رودخانه ٔ...) در بلوک رامهرمز، آبش شیرین و گواراست . آب چشمه ٔ تنک سروک و چشمه ٔ امام زاده بابا احمد بهم پیوسته رودخانه ٔ ارمش گردد.
-
ارمش
لغتنامه دهخدا
ارمش . [ اَ م َ ] (ع ص )مرد مختلف رنگ . (منتهی الأرب ). اربش . || آنکه پلک او سرخ و با سیلان آب باشد. (منتهی الأرب ).
-
progressive relaxation
آرَمش پیشرونده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] مهارتی که بهکمک آن فرد با آگاه شدن از تنشهای ماهیچهای خود هربار به آرمش یگ گروه از ماهیچهها میپردازد تا سرانجام آرمش کل بدن حاصل شود
-
relaxation therapy
آرَمشدرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] بهکارگیری فنونی برای تنشزدایی از ماهیچهها بهمنظور درمان تنشهای عاطفی
-
relaxation training
آموزش آرمش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] بهکارگیری انواع فرایندهای رفتاری برای دستیابی به هماهنگی و تعادل ذهنی و بدنی