کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آردال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آردال
/'ārdāl/
معنی
۱. فراش.
۲. مٲمور اجرا.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آردال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [روسی] ‹آردل› (نظامی) [منسوخ] 'ārdāl ۱. فراش.۲. مٲمور اجرا.
-
جستوجو در متن
-
آردل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [روسی] (نظامی) [منسوخ] 'ārdel = آردال
-
اردل
لغتنامه دهخدا
اردل . [ اُ دَ ] (اِخ ) اُردال . رجوع بطایفه ٔ شیبانی شود.
-
گرده
لغتنامه دهخدا
گرده . [ گ ُ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش اصطهبانات شهرستان فسا، واقع در 12000گزی باختر اصطهبانات و 2000گزی شوسه ٔ فسا به اصطهبانات . هوای آن معتدل و دارای 380 تن جمعیت است . آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات ، انجیر و لبنیات . ...
-
ترانسیلوانی
لغتنامه دهخدا
ترانسیلوانی . [ تْرا / ت ِ سیل ْ ] (اِخ ) یکی از ولایات کشور رومانی که بین سلسله جبال کارپات و آلپ واقع است و 3420900 تن سکنه دارد. این ولایت را بزبان مردم رومانی آردآل نامند و مرکز آن کلوژ است . این ولایت در قرن یازدهم م . جزو قلمرو هنگری قرار داشت ...
-
شیبانی
لغتنامه دهخدا
شیبانی . [ ش َ ] (اِخ ) شعبه ٔ دوم از ایل عرب (از ایلات خمسه ٔ فارس ). (جغرافیای سیاسی کیهان ص 87). این شعبه به تیره های ذیل منقسم میگردد : پاپتی ، ابوالحسنی ، اردال ، پلنگی ، تکریتی ، حسانی ، کتی ، کویچه ، کلاریشی ، ولیشاهی ، شاه سواری ، خوشنامی ، ع...