کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آرایۀ پادگنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
genome array
آرایۀ ژنگانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] کل ژنگان موجود زنده که بهصورت قطعات جداازهم و منظم بر روی یک بستر در کنار یکدیگر قرار میگیرند متـ . تراشۀ ژنگانی genome chip
-
Schlumberger array, Schlumberger electrode array
آرایۀ شلومبرگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] آرایهای که در آن زوجالکترودهای داخلی برای اندازهگیری ولتاژ، در مقایسه با زوجالکترودهای خارجی جریان، خیلی به هم نزدیکاند
-
taxonomy
آرایهشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ردهبندی موجودات زنده برای شناسایی و توصیف و نامگذاری آنها
-
street furniture
آرایۀ شهری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تجهیزاتی مانند چراغ و نیمکت و علائم راهنمایی و اتاقک و گلدان که در خارج از سطح سوارهرو خیابانها نصب میشود
-
swing gang member
آرایهکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] عضو گروه آرایهکاری
-
decorator
آرایهگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] شخص تزیینکنندۀ مکان یا اشیا متـ . ـآرا * ـ آرا در ترکیباتی مانند صفحهآرا و گلآرا به کار میرود
-
decoration
آرایهگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] هنر تزیین مکان یا اشیا متـ . آرایش 4، ـ آرایی * ـ آرایی در ترکیباتی مانند صحنهآرایی و گلآرایی به کار میرود.
-
Wenner array, Wenner electrode array
آرایۀ وِنِر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] آرایهای با الکترودهای همفاصله و متقارن که میتواند در امتداد خط اندازهگیری گسترش یابد
-
swing gang
گروه آرایهکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] گروهی که مسئولیت برپایی و برچیدن آرایههای صحنه را در تولید فیلم بر عهده دارد
-
construction crew
گروه ساخت آرایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] گروهی که مسئولیت کلیۀ کارهای ساختمانی و برپایی آرایۀ صحنه را بر عهده دارد
-
dipole-dipole array, double dipole array
آرایۀ دوقطبی ـ دوقطبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] آرایهای الکترودی که در آن یک دوقطبی جریان را به زمین میفرستد و دوقطبی مجاور اختلاف پتانسیل را اندازهگیری میکند
-
pole-dipole array, three-point method, three-array
آرایۀ قطبی ـ دوقطبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] آرایهای که در آن جفتالکترودهای پتانسیل پیدرپی دورتر از یکی از الکترودهای جریان بر روی خط برداشت (survey line) قرار میگیرند
-
pole-pole array, two-array
آرایۀ قطبی ـ قطبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] آرایهای که در آن دو الکترود جریان و پتانسیل پشت سر هم و در فاصلهای دور از هم بر روی خط برداشت (survey line) قرار میگیرند
-
protein function array
آرایۀ کارکرد پروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] هر ریزآرایهای که پپتیدها یا پروتئینها در حالت طبیعی بهطور ثابت بر روی آن قرار میگیرند
-
imbricate fault array
آرایۀ گسل فلسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دستهای از گسلهای شیبلغز تقریباً موازی که به یک اندازه جابهجا شده باشند و در عمق به هم بپیوندند