کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آراسته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
زن خوشبوی آراسته
واژهنامه آزاد
عاتکه.
-
توپهایی که دریک سوی کشتی اراسته شده
دیکشنری فارسی به عربی
نقد لاذع
-
جستوجو در متن
-
مزین
فرهنگ واژههای سره
آراسته
-
حالی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] hāli آراسته.
-
arith
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آراسته
-
ﭐزَّيَّنَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
آراسته شد
-
ایواز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹ایوازه، ایوزه، ایوز› [قدیمی] 'ivāz آراسته؛ پیراسته.
-
سیچیده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] sičide ساخته و آراسته و آمادهشده.
-
مزوق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mozavvaq آراسته و زینتکردهشده.
-
مزین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] mozayyan زینتدادهشده؛ آراسته.
-
خودساز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) xodsāz آنکه صورت یا سیرت خود را آراسته است.
-
طرازیده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) [معرب. فارسی] [قدیمی] tarāzide آراسته؛ نگاشته.
-
زُيِّنَ
فرهنگ واژگان قرآن
زينت داده شد - آراسته شده
-
آرارا
واژهنامه آزاد
آراسته، مرتب
-
متحلی
واژگان مترادف و متضاد
آراسته، مزین، زینتیافته