کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آذوقه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آذوقه
/'āzuqe/
معنی
۱. غذایی که در سفر با خود بردارند؛ توشه.
۲. خواربار که در خانه نگه دارند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
ارزاق، توشه، جیره، خواربار، خوراک، سوروسات، قوت
برابر فارسی
آزوغه، توشک
دیکشنری
larder, provision, purveyance, rations
-
جستوجوی دقیق
-
آذوقه
واژگان مترادف و متضاد
ارزاق، توشه، جیره، خواربار، خوراک، سوروسات، قوت
-
آذوقه
فرهنگ واژههای سره
آزوغه، توشک
-
آذوقه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] ‹آزوغه، آزوق، آزوقه› 'āzuqe ۱. غذایی که در سفر با خود بردارند؛ توشه.۲. خواربار که در خانه نگه دارند.
-
آذوقه
فرهنگ فارسی معین
(قِ) ( اِ.) نک آزوقه .
-
آذوقه
لغتنامه دهخدا
آذوقه . [ ق َ / ق ِ ] (اِ) (بعضی گویند کلمه ترکی است ، و ظاهراً مصحف عدوقه و عذوقه ٔ عربی به معنی خوردنی باشد) ساز. ساز ره . برگ . آنچه از خوردنی همراه دارند سفر را. آنچه در خانه از غله و حبوب و امثال آن گرد کنند مصرف چند ماهی یا سالی را.
-
واژههای مشابه
-
اذوقه رسان
دیکشنری فارسی به عربی
ممون
-
اذوقه رساندن
دیکشنری فارسی به عربی
مون
-
آب و آذوقه
فرهنگ گنجواژه
خورد و خوراک.
-
جای فروش اذوقه و نوشابه
دیکشنری فارسی به عربی
مخزن الماکولات
-
واژههای همآوا
-
آزوغه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] 'āzuqe = آذوقه
-
آزوقه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] 'āzuqe = آذوقه
-
آزوقه
فرهنگ فارسی معین
(قِ) [ تر. ] ( اِ.) 1 - غذای کم ، غذایی که در سفر با خود دارند؛ توشه . 2 - خواربار که در خانه نگه دارند.
-
آذوغه
لغتنامه دهخدا
آذوغه . [ غ َ / غ ِ ] (اِ) رجوع به آذوقه شود.