کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آذارش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آذارش
واژهنامه آزاد
ماه فروردین
-
واژههای همآوا
-
آزارش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر از آزاردن) 'āzāreš آزار؛ آزردگی؛ رنجش: ◻︎ چنان داشتم ملک را پیش و پس / که آزارشی نامد از کس به کس (نظامی۵: ۱۴/۹).
-
آزارش
لغتنامه دهخدا
آزارش . [ رِ ] (اِمص ) آزار : چنان داشتم ملک را پیش و پس که آزارشی نامد از من بکس . نظامی .(این کلمه جز در بیت مذکور دیده نشده و ظاهراً بتسامحی که از نظامی معهود است بقیاس بر سایر اسم های مصدر ساخته شده است ).