کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آدمیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آدمیت
/'ādamiy[y]at/
معنی
۱. انسانیت؛ آدمی بودن؛ انسان بودن: ◻︎ آدمیت رحم بر بیچارگان آوردن است / کآدمی را تن بلرزد چون ببیند ریش را (سعدی۲: ۳۱۱).
۲. (اسم) انسان: ◻︎ بهحقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد / که همین سخن بگوید به زبان آدمیت (سعدی۲: ۳۸۴).
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آدمی، انسانیت، بشریت، مردمی ≠ حیوانیت
برابر فارسی
آدمی گر
دیکشنری
manhood
-
جستوجوی دقیق
-
آدمیت
واژگان مترادف و متضاد
آدمی، انسانیت، بشریت، مردمی ≠ حیوانیت
-
آدمیت
فرهنگ واژههای سره
آدمی گر
-
آدمیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: آدمیّة] 'ādamiy[y]at ۱. انسانیت؛ آدمی بودن؛ انسان بودن: ◻︎ آدمیت رحم بر بیچارگان آوردن است / کآدمی را تن بلرزد چون ببیند ریش را (سعدی۲: ۳۱۱).۲. (اسم) انسان: ◻︎ بهحقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد / که همین سخن بگوید به زبان آدمیت (...
-
آدمیت
فرهنگ فارسی معین
(دَ یَّ) (مص جع .) 1 - انسان بودن . 2 - به فضایل انسانی آراسته بودن .
-
آدمیت
لغتنامه دهخدا
آدمیت . [ دَ می ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) انسانیت . مردمی . بشریت . آزرم : برنجید و گفت این طایفه ٔ خرقه پوشان امثال حیوانند، اهلیت و آدمیت ندارند. (گلستان سعدی ).بحقیقت آدمی باش و گرنه مرغ دانی که همین سخن بگوید بزبان آدمیت . سعدی .طیران مرغ دیدی تو...
-
واژههای مشابه
-
ادمیت ه
دیکشنری فارسی به عربی
رجولة
-
جستوجو در متن
-
adamite
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آدمیت
-
بشریت
واژگان مترادف و متضاد
آدمیت، انسانیت، مردمی ≠ حیوانیت
-
انسانیت
واژگان مترادف و متضاد
آدمیت، بشریت، مردمی، مروت ≠ حیوانیت
-
آدمی
واژگان مترادف و متضاد
آدمیت، آدمیزاد، انسان، بشر ≠ دیو
-
رجولة
دیکشنری عربی به فارسی
مردي , رجوليت , ادميت ه , مردانگي , شجاعت
-
مردم نژادی
لغتنامه دهخدا
مردم نژادی . [ م َ دُ ن ِ ] (حامص مرکب ) انسان بودن . آدمیت . بشریت .
-
مردمی
واژگان مترادف و متضاد
۱. آدمیت، انسانیتمردمزادگی ۲. انسانی ۳. مروت ۴. تودهای، خلقی ۵. مردمگرایی، ملی، ملیگرایی ۶. فولکوریک