کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آج دوجمش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آج آقایان
لغتنامه دهخدا
آج آقایان . (اِخ ) (نهر...) رجوع به سومبار شود.
-
اج بیشه
لغتنامه دهخدا
اج بیشه . [ اَ ش َ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه رشت به لاهیجان میان درسازان و کردمحله ، در 592900 گزی طهران . و در محل آن را آج ویشه گویند.
-
آج ،آژ
لهجه و گویش تهرانی
دندانه آسیاب .
-
shoulder block
آجقطعۀ شانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] آجقطعهای که روی شانه یعنی بین رویه و دیواره قرار دارد
-
rib undercutting
زیربریدگی آجنوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] ترکخوردگی شیار که به زیر نوار رویه پیش رفته باشد
-
آج و داغ
لهجه و گویش تهرانی
شیفته
-
آج،()صورت،()لاستیک
لهجه و گویش تهرانی
نقش رویه ،پوسته رویی
-
آج و داغ
فرهنگ گنجواژه
شیفته و بی قرار، دلداده، آژ و داغ. آج و داغ کسی بودن= شیفته بودن.
-
آج و داغ کاری بودن
واژهنامه آزاد
سخت شیفتۀ انجام کاری بودن.
-
آجیده،آج، آژده (سوزن زده) ،آج(زبری سوهان)، عاج (لاستیک)،آجیه(بخیه)
لهجه و گویش تهرانی
پنبهدوزی، بخیه درشت،تخت کفش و گیوه دارای گلچه سوزن دوزی شده با نخ تابیده ،برجستگی،گُل،دندانه
-
جستوجو در متن
-
هشترود
لغتنامه دهخدا
هشترود. [ هََ ] (اِخ ) در مغرب گرمرود و در دامنه ٔ شرقی سهند واقع شده و دارای زمستانهای سخت و تابستانهای معتدل و قراء حاصلخیز متعدد است که به واسطه ٔ شعبات قزل اوزن مانند قرانقو، آج دوجمش و شهری مشروب میشوند و مراتع متعدد دارد که در آنها گله های زیاد...