کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آتشدام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
maternity barn
زایشگاه دام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] ساختمان مجزایی برای زایمان دامهای آبستن بهمنظور کاهش خطر عفونت و مشکلات حین زایمان
-
easy keeper
دام پربهره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] دامی که برای رشد نیاز به مراقبت ویژه یا غذای زیاد نداشته باشد
-
bellwether 2
دام پیشاهنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] دامی که معمولاً زنگوله به گردن دارد و پیشرو گله است
-
stall 1
دامجا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] قسمت تفکیکشده در جایگاه دام که در آن گاوها یا اسبها میایستند یا دراز میکشند
-
poverty trap
دام فقر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] وضعیتی که در آن مجموعهای از عوامل رهایی فرد یا خانواده را از فقر ناممکن میسازند
-
paddock
دامگَرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] محوطۀ کوچک یا مرتعی محصور که برای چرا و گردش یک یا چند رأس دام در نظر گرفته میشود
-
دام ظله
فرهنگ فارسی معین
(مَ ض لُِ) [ ع . ] (جملة دعایی ) سایه اش پاینده باد، بر دوام و پایدار باد سایة وی .
-
قره دام
لغتنامه دهخدا
قره دام . [ ق َ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش مراوه تپه ٔ شهرستان گنبدقابوس واقع در 4000 گزی باختر مراوه تپه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
پرات دام
لغتنامه دهخدا
پرات دام . [ ت ُ ](اِخ ) یکی از سفرای لاسدمون به دربار اردشیر اول شاهنشاه هخامنشی . رجوع به اردشیر اول و رجوع به ایران باستان ج 2 ص 942... شود.
-
چشم دام
لغتنامه دهخدا
چشم دام . [ چ َ / چ ِ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دیده ٔ دام . شبکه های دام . (آنندراج ). خانه ها و سوراخهای دام .
-
خانه دام
لغتنامه دهخدا
خانه دام . [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لکستان بخش شاهپور شهرستان خوی واقع در 35 هزارگزی شمال خاوری شاهپور و سه هزارگزی شمال شوسه ٔ شاهپور به طسوج . این ده در دامنه ٔ کوهسار قرار دارد و آب و هوایش معتدل و مالاریایی است این محل 129تن سکنه دارد که ...
-
چشمه ٔ دام
لغتنامه دهخدا
چشمه ٔ دام . [ چ َ / چ ِ م َ / م ِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شبکه های دام . (آنندراج ) : خال تو همچو حلقه ٔ زلف تو دلرباست این دانه را ز چشمه ٔ دام آب داده اند.سلیم (از آنندراج ).
-
حلقه دام
لغتنامه دهخدا
حلقه دام . [ ح َ ق َ / ق ِ ] (اِ مرکب ) دامی باشد که از موی دم اسب سازند و بر سر راه کبک گذارند تا پای او بر آن بند شود. (برهان ) (آنندراج ). || روپاکی نیز گویند که آنرا مانند دام بافته باشند. (برهان ).
-
دام آینه
لغتنامه دهخدا
دام آینه . [ ی ِ ن َ / ن ِ] (اِ مرکب ) دستگاهی که قطعات آینه بر آن نصب کنند تا بر اثر تابش خورشید و انعکاس شعاع آن ، پرندگان را بخود کشد تا صید شوند.
-
دام اجلاله
لغتنامه دهخدا
دام اجلاله . [ م َ اِ ل ُه ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) بردوام بادبزرگداشت او. پیوسته باد بزرگواری و بزرگ قدری او.