کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آب نورد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نی آب
لغتنامه دهخدا
نی آب . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) نی کوتاه و باریکی که در داخل قلیان در میان آب قرار دارد. نَیاب .
-
نیل آب
لغتنامه دهخدا
نیل آب . (اِ مرکب ) آب نیل . رجوع به نیلاب شود : چو گلنارگون کسوت آفتاب کبودی گرفت از خم نیل آب .نظامی .
-
آب بقا
فرهنگ واژههای سره
آب نامیر
-
آب تبلور
فرهنگ واژههای سره
گناب
-
آب حسرت
فرهنگ واژههای سره
آب رسانه
-
آب حوضی
فرهنگ واژههای سره
آبکش
-
آب حیات
فرهنگ واژههای سره
جان فزا، زیست آب، آب زندگ
-
آب خسق
فرهنگ واژههای سره
زرتک
-
آب صفا
فرهنگ واژههای سره
آب یک رنگ
-
آب صفتی
فرهنگ واژههای سره
آبخویی، آب سرشت
-
آب طرب
فرهنگ واژههای سره
می انگور
-
آب قصیل
فرهنگ واژههای سره
آب خوید
-
آب قنات
فرهنگ واژههای سره
پرشک
-
آب قند
فرهنگ واژههای سره
آب پانیذ، آبلوچ
-
آب معدنی
فرهنگ واژههای سره
آبکان