کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آبآواری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اب
لغتنامه دهخدا
اب . [ اَب ب ] (ع اِ) گیاه . عشب . علف که چهاروا و بهائم خورد. آنچه از زمین روید. سبزه . || چراگاه . مَرعی ̍. مرتع. گیاه زار. چمن .
-
اب
لغتنامه دهخدا
اب . [ اَب ب ] (ع مص ) ساز کردن . بسیج کردن . بسیجیدن (رفتن را). ساختن رفتن را و عزم کردن بر آن . (تاج المصادر بیهقی ). ساز رفتن کردن و بازآمدن . || مشتاق وطن شدن . آرزومندی زادبوم . || بساختن کاری را. (زوزنی ). || دست بردن (بشمشیر). دست بشمشیر زدن ا...
-
اب
لغتنامه دهخدا
اب . [اِ ب ب ] (اِخ ) نام قریه ای از قراء ذوجبله به یمن .
-
اب
دیکشنری عربی به فارسی
بابا , باباجان , اقاجان , پدر , والد , موسس , موجد , بوجود اوردن , پدري کردن , پدرشاه , رءيس خانواده , ريش سفيد قوم , ايلخاني , شيخ , بزرگ خاندان , پدرسالا ر
-
آب
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: ow طاری: ow طامه ای: ow طرقی: ow کشه ای: ow نطنزی: ow
-
اب
دیکشنری فارسی به عربی
ماء , مائي
-
آب
لهجه و گویش تهرانی
قنات. (آب شاه، آب سردار،آب وزیر=نام قناتها)
-
آب
واژهنامه آزاد
مایع نوشیدنی
-
آب
واژهنامه آزاد
مایع نوشیدنی
-
hyaloclastite, aquagene tuff
نهشتۀ شیشهآواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نهشتهای توفمانند (tufflike) که از جریان یافتن بازالت در زیر آب و یخ و خرد شدن آن تشکیل میشود
-
cataclastic metamorphism
دگرگونی تنشآواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نوعی دگرگونی محلی که به نزدیکی گسلها محدود میشود
-
cataclastic rock, cataclastite
سنگ تنشآواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگی با قطعات زاویهدار که در پی خرد شدن و شکسته شدن سنگهای پیشین براثر نیروهای مکانیکی به وجود میآید
-
cataclastic texture
بافت تنشآواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بافتی در سنگ دگرگونی که براثر حرکت شدید مکانیکی دانهها به وجود میآید
-
آب به آب شدن
لهجه و گویش تهرانی
مسافرت ،تغییر آب و هوا
-
آب چکه،آب چکان
لهجه و گویش تهرانی
محل دفع آب شیروانی یا بام