کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آبگرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آبگرد
/'ābgerd/
معنی
= گرداب: ◻︎ مگرد گِرد آبگرد هیبتش / که درکشد تو را به دَم چو اژدها (ابوالفرج رونی: ۱۵).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آبگرد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ābgerd = گرداب: ◻︎ مگرد گِرد آبگرد هیبتش / که درکشد تو را به دَم چو اژدها (ابوالفرج رونی: ۱۵).
-
آبگرد
فرهنگ فارسی معین
(گِ) (اِمر.) نک گرداب .
-
آبگرد
لغتنامه دهخدا
آبگرد. [ گ ِ ] (اِ مرکب ) گرداب : مگرد گرد آبگرد هیبتش که درکشد ترا بدم چو اژدها.ابوالفرج رونی .
-
جستوجو در متن
-
گرداب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گردابه› gerdāb جایی در دریا که آب دور خود میچرخد و فرو میرود؛ آبگرد.
-
waterwheel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرخ آبی، دولاب، چرخ چاه، چرخ ابگرد