کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آبگار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آبگار
لغتنامه دهخدا
آبگار. (اِخ ) نام هشت تن از پادشاهان آذاسا ، از 132 ق . م . تا 216 م . رجوع به عبقر شود.
-
جستوجو در متن
-
خداوند
لغتنامه دهخدا
خداوند. [ خ ُ وَ ] (اِخ ) ماآنو از شاهان خُسرُوِن و پس از ابگار (70 ق . م . تا 57 ق .م .) شاه شد، یعنی پس از ابگار یک سال فترت طول کشید و سپس ماآنو که عنوان خداوند داشت ،بسلطنت رسید و هیجده سال و پنج ماه سلطنت نمود. معلوم نیست که او پسر چه کسی بوده ا...
-
تاده
لغتنامه دهخدا
تاده .[ دِ ] (اِخ ) یکی از حواریون مسیح . نویسندگان کلیسایی گویند، که آبگار پادشاه خُسْرُوِن معاصر مسیح (ع ) بود. او بمرضی علاج ناپذیرمبتلا گردید و توسط آنانیاس یکی از پیروان مسیح نامه ای برای او ارسال داشت . عیسی (ع ) شخصی را «تاده »نام نزد وی فرستا...
-
گروپ نا
لغتنامه دهخدا
گروپ نا. [ گ ِ ] (اِخ ) اورا لروبنای رهایی (ادسی ) هم گفته اند. موسی خورن مورخ ارمنستان اسم این نویسنده را گروپ نا یا لروب نا ذکر کرده و او را نویسنده ٔ شامی که در قرن اول میلادی میزیسته معرفی کرده و گفته از اهل سوریه بود و پسر آپ شاتار معاصر آبگار (...
-
لروبنا
لغتنامه دهخدا
لروبنا. [ ل ِ ] (اِخ ) (... اِدسی ) موسی خورن موّرخ ارمنستان اسم این نویسنده را گوپ نا ذکر کرده و گفته که از اهل سوریه بود و پسر آپ شاتار معاصر آبگار (اکبر) اوخاما پادشاه اِدس (اِدس یا اورفه پای تخت دولتی بود که خسروُن نام داشت و پادشاهان خسرون دست ن...
-
ارداشس
لغتنامه دهخدا
ارداشس . [ اَ ش ِ ] (اِخ ) بزبان ارمنی اردشیر (ارتخشیر، ارته خشثره ) را ارداشس گفته اند و چند تن از بزرگان ارمنستان بدین نام خوانده شده اند از آن جمله : ارداشس (برومی : آرتاکسیاس ) پسر ارتاواسد. رومیان پس از تصرف ارمنستان (در عصر اشک چهاردهم فرهاد چه...
-
اردوان پنجم
لغتنامه دهخدا
اردوان پنجم . [ اَ دَ ن ِ پ َ ج ُ ](اِخ ) اشک بیست ونهم . آخرین پادشاه اشکانی . پس از اینکه بلاش چهارم درگذشت دو پسر او، بلاش و اردوان ، مدعی سلطنت شدند. از نوشته های نویسندگان رومی چنین بنظر می آیند، که تاج و تخت لااقل از سال 216م . نصیب اردوان گردی...
-
ارمنستان
لغتنامه دهخدا
ارمنستان . [ اَ م َ ن ِ ] (اِخ ) ارمن . ارمنیه . ارمینیه . (دمشقی ). ناحیه ای در آسیای غربی که از جانب شمال به گرجستان و از مشرق به بحر خزر و از جنوب به درّه ٔ علیای دجله و از مغرب به درّه ٔ فرات غربی یا قره سو محدود است . این ناحیت اکنون در تصرف سه ...