کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آبکش پسین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
secondary phloem
آبکش پسین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] آبکش بهوجودآمده از بُنلاد آوندی در گیاهانی که رشد پسین دارند
-
واژههای مشابه
-
phloem cell
یاخته آبکش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] هریک از یاختههای تشکیلدهندۀ لولۀ آبکش
-
primary phloem
آبکش نخستین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] آبکش بهوجودآمده از پیشبُنلاد در پیکر نخستین گیاه
-
phloem ray
اشعۀ آبکش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] هریک از یاختههای نرمآکنهای در بافت آبکش
-
phloem unloading
تخلیۀ آبکش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] فرایند خروج مواد آلی، مانند قندها و آمینواسیدها، از آوند آبکش
-
phloem
بافت آبکش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] بافت آوندی که وظیفۀ اصلی آن تراسپاری قندها و سایر مواد مغذی است متـ . بافت غربالی 2 sieve tissue آبکش
-
sieve element
عنصر آبکش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] یاختۀ آوندی بافت آبکش که در انتقال عمودی مواد محلول دخالت دارد متـ . عنصر غربالی
-
sieve plate 2
صفحۀ آبکش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] بخش اختصاصیافتهای از دیوارۀ انتهایی یک عنصر لولۀ آبکش که بهصورت ساده یا مرکب است متـ . صفحۀ غربالی
-
پیل آبکش
لغتنامه دهخدا
پیل آبکش . [ ل ِ ک َ / ک ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه است از ابر. (آنندراج ). ابر سیاه باران بار. (انجمن آرا). و رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 23 شود.
-
لنبک آبکش
لغتنامه دهخدا
لنبک آبکش . [ لُم ْ ب َ ک ِ ک َ / ک ِ ] (اِخ ) نام سقائی جوانمرد و با خوان و گفتار خوش به روزگار بهرام گور پادشاه ساسانی و همان است که بهرام خواسته ٔ براهام جهود را به وی بخشید. فردوسی شرح داستان را چنین منظوم داشته است : چنان بد که روزی به نخجیر شیر...
-
phloem loading
بارگیری آبکش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] فرایند ورود مواد آلی مانند قندها و آمینواسیدها از درون آوند آبکش
-
آبکش (صافیبرنج)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: owkeš طاری: pelâyešt طامه ای: owkeš طرقی: pölâyešt کشه ای: owkeš نطنزی: owkeš
-
لوله ابکش (اب انبار)
دیکشنری فارسی به عربی
حنفية