کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آبل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ابل
لغتنامه دهخدا
ابل . [ اُ ب ُ ] (ع اِ) گیاهی است که بار دیگر از گیاه ِ بریده یا چریده رسته باشد. || ج ِ ابیل . || (اِخ ) نام موضعی است .
-
ابل
لغتنامه دهخدا
ابل . [ اُب ْ ب َ ] (ع ص ) ابل ابل ؛ شتران رهاشده که کسی به آنها دست نرساند و متعرض احوال آنها نبود.
-
ابل
لغتنامه دهخدا
ابل .[ اَ ب َل ل ] (ع ص ) سخت بی شرم . (مهذب الاسماء). بی شرم .بی حیا. شوخ . || سوگندخواره . (مهذب الاسماء). || ستمکار. بغایت ظالم . || فاسق . فاجر. || مرد سخت خصومت . جنگجو. مرد ستهنده . || بازایستاده از خیر. || دیردارنده ٔ وام . بَدبِده . مؤنث : ب...
-
إِبْلِ
فرهنگ واژگان قرآن
شتر(ماده)
-
Abel inequality
نابرابری آبل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
Abel's test
آزمون آبل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
آبل الزیت
لغتنامه دهخدا
آبل الزیت . [ ب ِ لُزْ زَ ] (اِخ ) نام موضعی نزدیک اردن ، و آن را آبل نیز گویند.
-
ابل شظیم
لغتنامه دهخدا
ابل شظیم . [ ] (اِخ ) (چمن سبط) دردشت موآب در طرف شرقی اردن نزدیک کوه فغور و آن آخرین جائی است مخیم بنی اسرائیل را قبل از وفات موسی .
-
ابل محوله
لغتنامه دهخدا
ابل محوله . [ ] (اِخ ) (چمن رقص ) جائی است در دشت اردن میانه ٔ دریای طبریه و دریای لوط، درنزدیکی بلیسان بعقیده ٔ بعضی در شوره زار و بعقیده ٔ دیگران نزدیک عین حلوه واقع است . جدعون مدیانیان را در حوالی آن قرار داد و الیشاع در آنجا حکومت داشت .
-
ابل مصرایم
لغتنامه دهخدا
ابل مصرایم . [ ] (اِخ ) (چمن مصر یا چمن نوحه ٔمصریان ) جائی است در فلسطین میان یریحو و اردن . هنگامی که حضرت یوسف جسد پدر خود یعقوب را برای دفن به فلسطین میبرد هفت روز در آنجا رسم عزا برپای داشت .
-
Abel summability
مجموعپذیری آبل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
ابل بیت معکه
لغتنامه دهخدا
ابل بیت معکه . [ ] (اِخ ) قریه ٔ سبط نفتالی است در شمال دریای میروم و فعلاً به ابل الکروب موسوم ودر اردن علیا مقابل صور واقع است . در هنگام قیام شبع محاصره گشته هشتاد سال بعد بن هدد آنرا مسخر کرد.
-
چاه حاجی ابل
لغتنامه دهخدا
چاه حاجی ابل . [ اَ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تراکمه بخش کنگان شهرستان بوشهر که در 16 هزارگزی جنوب خاور کنگان و یک هزارگزی شمال خاور راه فرعی لار به گله دار واقع شده . جلگه ، گرمسیر و مالاریائی است و 220 تن سکنه فارس و ترک دارد. آبش از قنات و چا...
-
واژههای همآوا
-
عبل
لغتنامه دهخدا
عبل . [ ع َ ] (ع ص ) کلان و سطبر از هر چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سطبر از هر چیزی . یقال : رجل عبل الذراعین ؛ أی ضخمها و فرس عبل الشوی ؛ ای غلیظ القوائم . (اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (المنجد). || تمام اندام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج...
-
عبل
لغتنامه دهخدا
عبل . [ ع َ ] (ع مص ) فروریختن برگ درخت . || پیکان پهن نهادن تیر را. || رد کردن چیزی را. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || بازداشتن چیزی را. || بریدن چیز را. || بردن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || انداختن بر وی سنگینی را. (منتهی الارب...