کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آبشار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آبشار
/'ābšār/
معنی
۱. (زمینشناسی) آب جوی یا رود که از جای بلند به پایین فروریزد.
۲. (ورزش) در والیبال، تنیس، و پینگپنگ، نوعی ضربۀ محکم و سریع برای حمله و سرازیر کردن توپ.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
fall, waterfall
-
جستوجوی دقیق
-
آبشار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ābšār ۱. (زمینشناسی) آب جوی یا رود که از جای بلند به پایین فروریزد.۲. (ورزش) در والیبال، تنیس، و پینگپنگ، نوعی ضربۀ محکم و سریع برای حمله و سرازیر کردن توپ.
-
آبشار
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) 1 - رودی که در مسیر خود از بلندی به پایین فرو ریزد. 2 - سنگ مشبک که بر دهانة ناودان ها نصب کنند. 3 - یکی از حرکات حمله ای در والیبال و پینگ پنگ و تنیس ، پرش و زدن توپ از بالای تور به زمین حریف با زاویه ای تند. (فره ).
-
آبشار
لغتنامه دهخدا
آبشار. (اِ مرکب ) (از: آب ، ماء + شار، از شاریدن به معنی فروریختن ، سکب ) آب جوی ونهر بزرگ که از بلندی فروریزد. مصب . شَلاّ له . || سنگ مشبک که بر دهانه ٔ ناودانها نصب کنند.
-
واژههای مشابه
-
ابشار
لغتنامه دهخدا
ابشار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ بَشَر و بَشَره .
-
ابشار
لغتنامه دهخدا
ابشار. [ اِ ] (ع مص ) مژده دادن . || شاد شدن .
-
ابشار
دیکشنری فارسی به عربی
سقوط , شلال
-
dunk
آبشار 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، وارد کردن توپ با سرعت و قدرت به داخل سبد
-
spike 1
آبشار 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در والیبال، پرش و زدن توپ از بالای تور به زمین حریف با زاویهای تند
-
ابشار کوچک
دیکشنری فارسی به عربی
شلال
-
ابشار بزرگ
دیکشنری فارسی به عربی
ماء العين
-
بشکل ابشار ریختن
دیکشنری فارسی به عربی
شلال
-
واژههای همآوا
-
ابشار
لغتنامه دهخدا
ابشار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ بَشَر و بَشَره .
-
ابشار
لغتنامه دهخدا
ابشار. [ اِ ] (ع مص ) مژده دادن . || شاد شدن .