کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آبزن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آبزن
/'ābzan/
معنی
ظرف بزرگ فلزی، چینی یا سفالی که در آن بدن خود را شستوشو دهند؛ حوض کوچک؛ وان؛ آبشنگ؛ آبسنگ: ◻︎ همی خون دام و دد و مرد و زن / بریزد کند در یکی آبزن ـ مگر کاو سر و تن بشوید به خون / شود فال اخترشناسان نگون (فردوسی: ۱/۷۷).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
bathtub, Jacuzzi
-
جستوجوی دقیق
-
آبزن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: āpzan] [قدیمی] 'ābzan ظرف بزرگ فلزی، چینی یا سفالی که در آن بدن خود را شستوشو دهند؛ حوض کوچک؛ وان؛ آبشنگ؛ آبسنگ: ◻︎ همی خون دام و دد و مرد و زن / بریزد کند در یکی آبزن ـ مگر کاو سر و تن بشوید به خون / شود فال اخترشناسان نگون (فرد...
-
آبزن
فرهنگ فارسی معین
(زَ) 1 - ( اِ.) تشتی از سفال یا فلز که در آن آب گرم و دارو می ریختند و بیمار را در آن می گذاشتند. 2 - وان . 3 - (اِفا.) آرام دهنده ، تسکین دهنده ، شخصی که مردم را به زبان خوش تسلی دهد.
-
آبزن
لغتنامه دهخدا
آبزن . [ زَ ] (اِ مرکب ) حوض و خزانه ٔ حمام ، مرادف آبشنگ : و یجب ازالة ما مکث من الماء فی الابازین لئلایفسد فیضر. (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ، در شرایط حمام ). || ظرفی فلزین یا چوبین یا سفالین باندازه ٔ قامت آدمی با سرپوشی سوراخ دار که بیمار را درآن ...
-
آبزن
واژهنامه آزاد
حوض كوچك
-
واژههای مشابه
-
ابزن
لغتنامه دهخدا
ابزن . [ ] (اِخ ) نام شهری بسودان . (دمشقی ).
-
ابزن
لغتنامه دهخدا
ابزن . [ اَ زَ ] (معرب ، اِ) معرب آبزن .
-
واژههای همآوا
-
ابزن
لغتنامه دهخدا
ابزن . [ ] (اِخ ) نام شهری بسودان . (دمشقی ).
-
ابزن
لغتنامه دهخدا
ابزن . [ اَ زَ ] (معرب ، اِ) معرب آبزن .
-
جستوجو در متن
-
آب سنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'ābsang = آبزن
-
حوضچه
واژگان مترادف و متضاد
آبزن، حوضکوچک
-
حمام
واژگان مترادف و متضاد
آبزن، دوش، گرمابه، تابخانه
-
گرمابه
واژگان مترادف و متضاد
آبزن، حمام، تابخانه