کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آبریزان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آبریزان
/'ābrizān/
معنی
جشنی که در قدیم ایرانیان در روز سیزدهم تیرماه میگرفتند و بر یکدیگر آب یا گلاب میپاشیدند و این رسم تا زمان صفویه برقرار بوده؛ آبپاشان؛ آبتیرگان.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آبریزان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) ‹آبریزگان› [قدیمی] 'ābrizān جشنی که در قدیم ایرانیان در روز سیزدهم تیرماه میگرفتند و بر یکدیگر آب یا گلاب میپاشیدند و این رسم تا زمان صفویه برقرار بوده؛ آبپاشان؛ آبتیرگان.
-
آبریزان
لغتنامه دهخدا
آبریزان . (اِ مرکب ) رجوع به آبریزگان شود.
-
واژههای مشابه
-
جشن آبریزان
لغتنامه دهخدا
جشن آبریزان . [ ج َ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) جشن آبریزگان . جشن آبریزگاه .آبریزگان . رجوع به آبریزگان در همین لغت نامه شود.
-
جستوجو در متن
-
آب پاشان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) [قدیمی] 'ābpāšān = آبریزان
-
آبریزگان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) [قدیمی] 'ābrizgān = آبریزان
-
اشکباز
لغتنامه دهخدا
اشکباز. [ اَ ] (نف مرکب ) اشک فشان و اشک ریز مثله و اشک ریزان مزیدعلیه و جمع آن و نیز اشک ریختن چون آبریزان و گلریزان که بمعنی ریختن آب و گل است ... : ز زور گریه برون آوریم دریا راز اشکبازی ما جای پرگهر تنگ است . ظهوری (از آنندراج ).گویا همان اشکبار ...
-
آبریزگان
لغتنامه دهخدا
آبریزگان . (اِ مرکب ) نام جشنی است باستانی بسیزدهم تیر یعنی روز تیر از ماه تیر. گویند در زمان فیروز جدّنوشیروان چند سال در ایران قحط و خشکسالی بوده است و شاه و مردم در این روز بدعا باران خواسته اند و باران بیامده است و مردم بشادی آب بر یکدیگر پاشیده ...