کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آباء سبعه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آباء سبعه
معنی
(ء ِ سَ عَ) [ ع . ] (اِمر.) هفت پدران ، کنایه از: هفت سیاره .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آباء سبعه
فرهنگ فارسی معین
(ء ِ سَ عَ) [ ع . ] (اِمر.) هفت پدران ، کنایه از: هفت سیاره .
-
واژههای مشابه
-
اباء
فرهنگ واژههای سره
تنزدگی، روی تافت، سرپیچ
-
اباء
لغتنامه دهخدا
اباء. [ اَ ] (ع اِ) نی . || نام گیاهی نرم که اکثر از دیار مصر خیزد و از آن کاغذ کنند و بیخ آن چون نیشکر خورند. پیزر. بردی . حفاء. تک . لوخ . و کاغذ معروف به قرطاس مصری یا طومار مصری از این گیاه باشد. || انبوهی ازدرختان حلفاء و آن گیاهی است که از آن ج...
-
اباء
لغتنامه دهخدا
اباء. [ اِ ] (ع مص ) اِبا. سر باززدن از. سر باززدن اندر کاری . (تاج المصادر بیهقی ). فروگذاشتن طاعت . (مصادر زوزنی ).سر پیچیدن از. سرکشی از. سرپیچی از. سر کشیدن از. بازایستادن از چیزی . سر زدن از. تن زدن از. تن درندادن به . نافرمانی . سرکشی . سرپیچی ...
-
اباء
لغتنامه دهخدا
اباء. [ اُ ] (ع اِمص ) کراهت . ناخوش داشتن .
-
آباء علوی
فرهنگ واژههای سره
هفت آسمان، پدران برین
-
اباء کردن
فرهنگ واژههای سره
سرپیچی کردن، سرپیچدن از
-
اباء کردن
فرهنگ واژههای سره
نپذیرفتن
-
آباء علوی
فرهنگ فارسی معین
( ~ عُ یُ) [ ع . ] (اِمر.)پدران آسمانی ، کنایه از: هفت سیاره یا هفت آسمان .
-
جدّ و آباء
فرهنگ گنجواژه
اجداد ( که عوام جد و آباد تلفظ میکنند).
-
جستوجو در متن
-
آبا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: آباء] 'ābā ۱. [جمعِ اَب] = اب۲. اجداد.〈 آباء سبعه: [قدیمی]۱. هفتپدر؛ هفتپدران.۲. [مجاز] هفتستاره؛ هفتسیاره.〈 آباء علوی: [قدیمی]۱. پدران آسمانی.۲. [مجاز] هفتسیاره؛ هفتفلک؛ هفتسپهر.
-
هفت مرد
لغتنامه دهخدا
هفت مرد. [ هََ م َ ] (اِخ ) کنایه ازاصحاب کهف است . (برهان ). || (اِ مرکب ) نیز به معنی آباء علوی یا سبعه ٔ سیاره است : ارچه نیارد برون به ز سنائی دگرگردش این هفت مرد جنبش این چارزن . سنائی .رجوع به هفت مردان شود.
-
ثمانیة
لغتنامه دهخدا
ثمانیة. [ ث َ ی َ ] (ع عدد، ص ، اِ) ثمانی . || هشت مرد. || دراهمی که وزن ده عدد آن هشت مثقال بوده است . (مفاتیح العلوم ). || ثمانیة رجال ؛ هشت مرد. || آباء ثمانیه ؛ هشت فلک یعنی افلاک سبعه ٔ سیاره و فلک البروج . || جنات ثمانیه ؛ هشت بهشت . هشت خلد چن...