کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
DE پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
لنگ د هوا
واژهنامه آزاد
لِنْگ دِ هَواْ:(leng de hawa) در گویش گنابادی یعنی پا در هوا، بلاتکلیف ، مستأصل ، درمانده ، وامانده ، بدبخت و بیچاره
-
خطیک
واژهنامه آزاد
خِطِیْک:(kheteik) در گویش گنابادی یعنی حذر داشتن ، از خود راضی ، بر خود نپسندیدن ، خودخواه || اَزْ خُ دِ خِطِیْک:(az kho de kheteik) در گویش گنابادی یعنی از خود راضی ، مغرور ، خودخواه
-
عیض
واژهنامه آزاد
عیْض:(eyz) در گویش گنابادی یعنی خود را گرفتن ، برخورد مغرورانه ، تحویل نگرفتن ، خود برتر بینی ، خود پسندی || عیْضِشْ دِ خُ گِرِفْتَ (eyzesh de kho gerefta) در گویش گنابادی یعنی چقدر مغرور شده ، چقدر خودش را میگیرد
-
باشیدن
واژهنامه آزاد
از این بنواژه تنها در زمان کنون (مضارع):«باشم، باشی، باشد، باشیم، باشید، باشند» دستوری:«باش، باشید» و بنواژه نام (اسم مصدر):«باشش» می بَهرند. «می باشد» هم به جای "هست" روایی دارد و در دیگر زمان ها از بنواژه یِ "بودن" آیند. ---- 1. ^ bon+vâže::Bonvâ...
-
کچالو
واژهنامه آزاد
کچالو. [ کَ چا لو ] (فارسی افغانستان) مانند برخی واژگان دیگر، از هند وارد زبان فارسی دری شده؛ پیشوند «کج» یا «کچه» را به «آلو» اضافه کردند تا از نام «آلو» که نام میوه ایست و پیش از این در فارسی وجود داشته متمایز شود. البته در هند کچالو را پرتغالی ها ...