کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یک یک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یک یک
واژهنامه آزاد
یَکْ یَکْ:(yakyak) در گویش گنابادی یعنی یکی یکی ، تَک تَک ، به نوبت رفتن
-
جستوجو در متن
-
بنیادگرایی
واژهنامه آزاد
بازگشت به اصل و بنیادهای یک اصل . این اصل می تواند در قالب یک مذهب ، یک دین ، یک ایدئولوژی یا یک مکتب باشد .
-
سوت
واژهنامه آزاد
یک میلی گرم برابر با یک سوت و یک گرم برابر با هزار سوت است؛ هر یک قیرات، دویست سوت است.
-
ادبیات بومی
واژهنامه آزاد
ادبیات ویژۀ یک سرزمین؛ ممکن است ادبیات خاص یک شهرستان یا یک قوم یا یک کشور باشد.
-
رأس
واژهنامه آزاد
تارَک. زبانزدِ دانشی. برای نمونه، تارکِ یک گوشه (رأسِ یک زاویه) یا سه تارکِ یک سِگوش (سه رأسِ یک مثلث).
-
یخته
واژهنامه آزاد
یک کم؛یک ذره
-
یخوده
واژهنامه آزاد
یعنی یک خورده ، یک کم
-
سدیس
واژهنامه آزاد
ششمی یا یک ششم یک چیز
-
خردله
واژهنامه آزاد
یک واحد خردل - یک دانه خردل
-
Unsubscribe
واژهنامه آزاد
کنسل کردن یک تصویب . غیر فعال کردن فرستادن یک ایمیل (اینترنت)
-
یکدو
واژهنامه آزاد
یَکْدُوْ:(yakdow) در گویش گنابادی یعنی یک دفعه ، یک بار
-
تراز
واژهنامه آزاد
1-مَرتبه 2-درجه | برای بیان مرتبه یا عنوان یک فرد یا یک شئ
-
سمبو
واژهنامه آزاد
سَمبو:به معنی یک چهارم از قسمت یک زمین؛ و معنی دیگر آن، گل خوشبوست.
-
هم کیشان
واژهنامه آزاد
جمع هم کیش، پیروان یک آیین، هم دینان، کسانی که یک دین دارند.