کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یک کاره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
یک یک
واژهنامه آزاد
یَکْ یَکْ:(yakyak) در گویش گنابادی یعنی یکی یکی ، تَک تَک ، به نوبت رفتن
-
یک باره
واژهنامه آزاد
ناگهن
-
یک کش
واژهنامه آزاد
به فتح ی و سکون ک ،فتح ک :یک دنده و لج باز
-
یک رنگی
واژهنامه آزاد
زیبایی مدادرنگی
-
یک چهارم
واژهنامه آزاد
(لری) چارک.
-
یک چهارم
واژهنامه آزاد
(لری) چارک.
-
یک ضرب
واژهنامه آزاد
(ورزش) یک کوب.
-
جستوجو در متن
-
single task
واژهنامه آزاد
تک کاره.
-
واژ
واژهنامه آزاد
واج، حرف. نمونه:پایگان زبان سه تا است:نام و کاره و واژ.
-
اوسا چوسک
واژهنامه آزاد
همه کاره و ادعا کردن
-
باگ
واژهنامه آزاد
نارسا ، ناروا ،دژکار(کار نادرست و نیمه کاره)
-
خوکاره
واژهنامه آزاد
حوکاره یا خوی کاره به معنی کسیست که بر پایه خوی کار میکند، معتاد. هر دو شکل حوکاره و خوکاره پذیرفتنی هستند حوکاره درلری امروزی کاربرد دارد
-
ام
واژهنامه آزاد
اِم -em- در لهجه تاتی به جای کلمه این می گویند ام برای مثال ام طرف یعنی این طرف، ام کاره بکه یعنی این کار را بکن امای یعنی اینهاش و همین کلمه به صورت مرکب وارد زبان فارسی شده است مانند امروز به معنی این روز