کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یکی مانده به اخر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کولور
واژهنامه آزاد
به ساقه باقی مانده گندم بعد از درو گویند
-
معوقه
واژهنامه آزاد
به تعلیق افتادن چیزی عقب افتاود جا مانده
-
کیمنده
واژهنامه آزاد
به معنی زیاد مانده به دختری گفته میشود که اززمان شوهرکردنش گذشته باشد
-
لیشک
واژهنامه آزاد
تکه هایی از یک جسم که به صورت نواری باریک بریده شده است.از پارسی قدیم به جای مانده در زبان لری
-
ترک بلیچ
واژهنامه آزاد
نام منطقه قدیمی در گچساران قدیم واقع در شهرستان گچساران استان کهگیلویه و بویر احمد که در گذشته در آنجا مردم زندگی می کردند و به علت وجود حقره های نفتی مردم آنجا سال پیش ترک کرده اند. و در حال حاضر تنها خرابه های خانه های گلی آنها به جای مانده مانده ا...
-
آثار باستانی
واژهنامه آزاد
به بنا ها وچیز های دیگر که از گذشتگان برای ما باقی مانده است آثار باستانی گفته میشود
-
تیچسه.تیچیدن
واژهنامه آزاد
پراکنده شدن تعدای شی که قبلا به علت داشتن یک خاصیت مشابه در کنار هم جمع بوده اند..از لغات پارسی قدیم که در زبان لری به جای مانده است.
-
رد
واژهنامه آزاد
رَدْ:(rad) در گویش گنابادی یعنی نشان ، علامت باقی مانده || رد شدن: عبور ، رفتن ، نفهمیدن || ردشده: برگشت خورده || رد کردن: دست به دست دادن به نفر کناری ، پس دادن، دادن
-
تازش
واژهنامه آزاد
از ریشه ی «تاژنئ یا تاژنئی» و یا «توژنئ یا توژنئی» تالشی باز مانده از زبان اوستایی و پهلوی باستان، تاخت و تاز، یورش، هجوم، حمله به بیگانگان و دشمنان، تاختن؛ مانند اسب تازی و ...
-
هوشیدر
واژهنامه آزاد
[Hushidar] یا اوشیدر نام نخستین موعود زردشتیان است که بنابر روایت «مزدیسنا»، سی سال مانده به پایان سدهٔ دهم از هزارهٔ زردشت ظهور خواهد کرد.
-
ارزنان
واژهنامه آزاد
بخشی از شهرستان اصفهان که دارای ادبیای زیادی در طول تاریخ بوده است از جمله سعید ابن علی ارزنانی که از شعرای به نام این منطقه که معروف است به تنهای اصفهانی . در طول اعصار مختلف اثار تاریخی ایتن بخش به مرور زمان از بین رفته وتنها امامزاده زینبیه (منتسب...
-
گلپیدن
واژهنامه آزاد
فروماندن در کاری یا در راهی یا در انجام عملی به خاطر اینکه قدرت ونیرو یا توان ما در مقایسه با آن کار بسیار کم بوده ودر واقع ما بدون اینکه فکر کنیم ومشورت کنیم وحساب وکتاب کنیم دست به این کار زده ایم.این لغت نیز یک لغت اصیل پارسی است که در زبان لری به...
-
خورسند
واژهنامه آزاد
شهری در خراسان قدیم. در زمان زرتشت در حوالی یزد ، شهری به نام خورسند بود که مردم آن خورشید را به عنوان نماد خدا می پرستیدند. خور= خورشند ، سند= پرست. آتش کده شهر خورسند در زلزله از بین رفت. منبع:کتاب های تاریخی باز مانده
-
بصری
واژهنامه آزاد
بصری نام قناتی است در روستای ایور از توابع شهرستان کاشمر خراسان رضوی .بصری در این منطقه به معنای کشت محصولات بعد از آبیاری است به گونه ای که ابتدا زمین را آبیاری می کنند وسپس هنگامی که گاو رو(وکار) شد با همان رطوبت باقی مانده در زمین محصول را کشت میک...
-
داویجان
واژهنامه آزاد
بزرگ ترین روستای شهرستان ملایر؛ در لغت به معنی دو قلعه است، چون در گذشته دو قلعه در دو طرف روستا بوده که الآن نشان کمی آز آن ها باقی مانده است. قلعۀ سمت شمال «تپه مرزی» و قلعۀ سمت جنوب «تپه نیم خشت» نام دارد. در زبان عامیانه، داویجان به «دون» معروف ا...