کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یه یه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
یخودوک
واژهنامه آزاد
یه کمی
-
پلپلاسی
واژهنامه آزاد
پرنده ای یه نام پرستو
-
شف شف
واژهنامه آزاد
طول دادن یه کاری
-
شف شف
واژهنامه آزاد
طول دادن یه کاری
-
تیه
واژهنامه آزاد
(بختیاری) |تی یه| چشم.
-
گاورو
واژهنامه آزاد
یه قسمتی از به مکان یا مسیری (باریک در مزارع) که به اندازه رفت وامد یک گاو ازاد باشد.
-
یمن
واژهنامه آزاد
ور پیش منی چو بی منی در یمنی . و رجوع یه یمن شمالی و یمن جنوبی شود.
-
چشم و چار
واژهنامه آزاد
[عا.] یه معنای چشم. «الآن دیگه چشم و چارم نمیبینه.» «اشک از چشم و چارم جاری بود.»
-
بوباش
واژهنامه آزاد
کلمه بوباش یک کلمه ترکیبی میباشد بو + باش . بو در زبان آذری یعنی این و باش در زبان آذری یعنی سر با ترکیب این دو کلمه ( این سر ) به وجود می آید . این سر یا همان بوباش یک قسم آذری میباشد یه طور مثال کسی میخواسته قسم بخورد می گفت به این سر قسم یا همان ب...
-
غلباش
واژهنامه آزاد
(ترکی) موی سر؛ در اصطلاح به معنی بدون کلاه، بدون مقام و جاه، فرومایه و زیردست. در مقابلِ کلمۀ قزلباش، به معنی کلاه سرخ زرین، که در اصطلاح یه فرد دارای جلال و شوکت، دارای مقام و متمول و ارباب گفته می شود. || نام طایفه ای از ایل قشقایی.
-
هات داگ
واژهنامه آزاد
یک قصاب آلمانی که سوسیس میفروخته یک جور سوسیس داشته به نام dachshund sausage که در زبان آلمانی dachshund اسم یک نوع سگ هست که پاهای کوتاه و تنه درازی دارد. در هر حال آلمانی ها خواستند که هات داگ و همبرگر رو به آمریکایی ها معرفی کنند و در نیویورک این ...
-
دنیا
واژهنامه آزاد
واژه اوستایی و پهلویک دنیا dunyā به معنای مکان زیرین یا جهان پایینی ساخته شده از واژه اوستایی دو به معنای دون فرو (مانند *دوچیسر=دون چهر-فرومایه-پست گوهر) و پسوند یا به معنای سازگاری سنخیت که امروزه یه خوانده میشود مانند واژه پهلویک گوبیا (گو+ب+یا) ب...
-
اندبیل
واژهنامه آزاد
اندبیل به معنای چند آبادی یا آبادی که در زمین پست می باشد درست مقابل اردبیل نامید . در آذربایجان ، ما کلماتی همچون اندبیل ،اردبیل ،بیله سوار و در خود اندبیل، بیلی (که نامه یه روستای مخروبه هست )بیلدیر مشهور به تفرجگاه اندبیل داریم و کلمه ی مشترک اینه...
-
پرگماتیست
واژهنامه آزاد
واژه پراگماتیسم مشتق ازلفظ یونانی (pragma) و به معنی عمل است. این واژه اول بار توسط چالرز ساندرزپیرس (Charles sanders pierce ) ، منطقی دان آمریکائی به کار برده شد. مقصود او از به کاربردن این واژه، روشی برای حل کردن و ارزشیابی مسائل عقلی بود. اما به...