کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یعنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یعنی
واژهنامه آزاد
به چم.
-
واژههای مشابه
-
مدولهای استاندارد یعنی چه
واژهنامه آزاد
پودمان:رشته های درهم پیچیده درون یک بافت، همچون رشته های عصبی که در بدن پودمان عصبی را می سازند. پودمان، آمیزه ای است از " پـود" و پسوند "مان" ، که برای رساندن معنی مدول (- فرانسه ) یا ماجول (انگلیسی ) ساخته شده است. مفهوم مدول، که از اصل لاتینی مدول...
-
لاهو یعنی اوکسی است که نیست کسی اورا منظورازخداوند باری تعالاست
واژهنامه آزاد
لاهو یعنی نیست کسی جزخدای یگانه واوکسی است که نیست کسی اورا
-
جستوجو در متن
-
هر هر
واژهنامه آزاد
در زبان کوچه و بازار، هر اول یعنی هر چیزی، هر دوم یعنی هر کاری.
-
جصک
واژهنامه آزاد
جِصک یعنی پیچ - پیچش جصکیدن یعنی پیچ دادن - پیچیدن جِصکو یعنی نشکن - انعطاف پذیر
-
هناسه
واژهنامه آزاد
هن+ اسه - هن یعنی صاحب و اسه یعنی اسودگی یعنی صاحب اسودگی ودر اصل به معنای نفس کشیدن است
-
توما
واژهنامه آزاد
توما یعنی فعل خواستن به مخاطب جمع یعنی میخواهید مثلا غذا توما یعنی غذا میخواهید
-
نارا
واژهنامه آزاد
نار یعنی انار و پسوند ا یعنی مانند . در نتیجه انار مانند یا مانند انار
-
تی دا
واژهنامه آزاد
(بختیاری) چشم مادر؛ مرکب از تی یعنی چشم، و دا یعنی مادر.
-
ایلا
واژهنامه آزاد
روشنایی ماه، مهتاب، آی یعنی ماه و لا یعنی داخل، تو .
-
قلعه نو
واژهنامه آزاد
یعنی حصارنو. قلعه جدید,تازه و مرکزی ولایت بادغیس نیزبه این نام مسمی است یعنی شهرنو
-
دالو
واژهنامه آزاد
(لری) مادربزرگ. مرکب از دا یعنی مادر، و لو یعنی بزرگ.
-
یک
واژهنامه آزاد
یِکَّ:(yekka) در گویش گنابادی یعنی تنها ، بی کس || یَکِ:(yake) در گویش گنابادی یعنی یکی ، یک کسی ، یک عدد