کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گیج و گنگ شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گنگ
واژهنامه آزاد
نوعی آواز رپ، دربارۀ پلیس ِ جنگ و اسلحه و ...
-
گونگ
واژهنامه آزاد
گَوَنگ یک صیغه مبالغه از گَو به معنای پهلوان است و گونگ به این ترتیب معنای بسیار درشت و دلیر می دهد و در خلاصه شدن تبدیل به کنگ و گنگ شده است که در این مدخل ها به معنای مرد هیکلدار و درشت معنا شده است
-
بهارچین
واژهنامه آزاد
[ ب َرِ ] (اِخ ) جایی که در افسانه ها بمنزله ٔ بهشت روی زمین است . بهشت گنگ . و آن بدست عده ای از ایرانیان در وسط خاک توران در طرف شمال سیر دریا (سیحون ) برپا شده بود. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به بهشت گنگ شود.
-
مخ زدن
واژهنامه آزاد
1. به سر کسی یا چیزی زدن ، به درون چیزی زدن 2. کسی را گول دادن یا قانع کردن (اصطلاح عامیانه) ، گیج کردن ، بر مغز و تفکر کسی مسلط شدن
-
فرایش
واژهنامه آزاد
1- فرآیش:تکامل ، کامل شدن ، فر شدن و خوبتر شدن، تکامل ، کامل شدن ، در راستای خوبی برآمدن و بهتر شدن.
-
سگ
واژهنامه آزاد
«سگ شدن» کنایه از بداخلاق شدن و تنگ شدن خُلق.
-
ترامی
واژهنامه آزاد
(فقه) بر وزن تراضی در لغت به معنی منجر شدن و منتهی شدن سلسله علل به نتیجه ای است، و نیز به معنی تتابع و پی در پی آمدن و افزوده شدن است.
-
پشینگ
واژهنامه آزاد
پاشیده شدن و پرت شدن مایعات به اطراف
-
دوستی کردن
واژهنامه آزاد
هم فکر و هم راه شدن, یکدل یکرنگ شدن
-
شلپسه
واژهنامه آزاد
(لری) شِلپِسِه؛ پوسیدن بر اثر عوامل شیمیایی، وارفتن و آب انداختن و له شدن میوه ها مانند هلو، گندیدن و شل شدن میوه.
-
محظوظ شدن
واژهنامه آزاد
بهره مند شدن، برخوردار شدن، از مادۀ حظّ به معنای بهره، سهم، قسمت و فایده.
-
مجرای رودخانه
واژهنامه آزاد
جای روان شدن یا جاری شدن رودخانه. (غیاث ) (آنندراج ). محل جریان و محل روان شدن رودخانه.
-
بیگه شدن
واژهنامه آزاد
گذشتن،تمام شدن،شب شدن. سال،بیگه گشت،وقت کشت نه / جز سیه رویی و فعل زشت نه مولوی
-
ویدئو
واژهنامه آزاد
فرانگاره (معادل کلمه Video ) برگرفته از نگاره به معنای تصویر و اضافه شدن « فرا» به معنای بیشتر شدن و افزوده شدن در جمع « فرانگاره »
-
انضباط
واژهنامه آزاد
نظم و ترتیب؛ سامان گرفتن؛ بنوا شدن؛ خوب نگاه داشته شدن؛ نظم داشتن.