کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گُلَه،گل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گله
واژهنامه آزاد
گوله
-
گل
واژهنامه آزاد
گَلْ:(gal) در گویش گنابادی یعنی ورز دادن گِلْ با پا ، چرخاندن ، دور دادن || گَلَ:(gala) در گویش گنابادی یعنی دهان
-
گله اسب
واژهنامه آزاد
ایلخی.
-
روستای گله دار
واژهنامه آزاد
روستایی در شهرستان بدره در استان ایلام. اهالی آن لک زبان و اصالتاً از طایفۀ گله دار خرم آبادند. در حال حاضر (1395) جمعیت تقریبی آن 800 نفر است.
-
گل گیس
واژهنامه آزاد
دختری با موهایی به لطافت گل
-
چی گل
واژهنامه آزاد
همانند گل زیبای ولطیف
-
گل زنبق
واژهنامه آزاد
سرن.
-
گل بتونه
واژهنامه آزاد
مل.
-
گل شا
واژهنامه آزاد
مانند گل
-
گل ونی
واژهنامه آزاد
سربند ( یک نوع روسری) زنان لر
-
گل حاجیانه
واژهنامه آزاد
بابونه
-
پی گل
واژهنامه آزاد
جایی که بهار بوده وافراد کوچ نشین برای چرای دام دران جان ساکن شدند وثمره ای که برایشان داشت پی(خانه) خود را دربهار زدند وبه پی گل معروف شد
-
گل شکنان
واژهنامه آزاد
نام روستایی ازتوابع شهر اردستان دراستان اصفهان
-
گل ولای
واژهنامه آزاد
لَجَن
-
گل دسته
واژهنامه آزاد
چیزی که بالای مساجد نصب می کنند