کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گوهر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بیجاد
واژهنامه آزاد
گوهر یاقوت
-
لعل
واژهنامه آزاد
گوهر-چیز گرانبهاوباارزش
-
نگین
واژهنامه آزاد
گوهر قیمتی.
-
لعیا
واژهنامه آزاد
گوهر،چیزى ارزشمند
-
درگون
واژهنامه آزاد
دُرگون؛ مثل گوهر.
-
عذرا
واژهنامه آزاد
بکر،دوشیزه،گوهر،زیبا دختر
-
هومینا
واژهنامه آزاد
اندیشه پاک - ذات و گوهر نیک مونث هومن
-
موالید ثلاثه
واژهنامه آزاد
کنایه از جماد و نبات و حیوان، سه فرزند و سه گوهر و سه ارکان هم گفته اند.
-
گهرسا
واژهنامه آزاد
نامی ترکیبی برای دختر . همچون گوهر دارای اصالت ، ارزش و گرانبها.
-
اورجینال
واژهنامه آزاد
بگوهر، به گوهر. برای نمونه، رایانه با ویندوزِ بگوهر. در زبانِ کوچه، واژه های بیگانۀ "اریجینال" و "اصل" روانند.
-
درینا
واژهنامه آزاد
(معنی پیشنهادی کاربران) دُرینا (Dorina) مانند درّ و گوهر. والا و ارزشمند. نامی ایرانی برای دختران.
-
شب تاب
واژهنامه آزاد
چیز یا شیئی که در هنگام شب نور از خود ساطع میگرداند گوهر شب تاب یعنی جواهری که در شب می درخشد کرم شب تاب نوعی کرم است که در شب بدلیل وجود فسفر در بافت بیرونی اش می درخشد
-
ماده
واژهنامه آزاد
ماده یک واژه پارسی است که برگفته از زبان پهلوی است . ماده در پهلوی بیشتر برای مواد بکار رفته تا جنسیت. نمونۀ پهلوی: مادیشت = مادّه اشیا ماتَک = مادّه اشیا ، ماده جنسیت ماتغ، مات = مادّه اشیا گوهر، گوهرک، زهک = ماده ماتَگدان = ماده اصلی ماتک = ماده او...
-
سربونون
واژهنامه آزاد
نام قدیم ده احمدی، روستایی در سی و پنج کیلومتری جنوب شرقی شهرستان زرند کرمان. از نظر تقسیمات کشوری، این روستا در بخش مرکزی زرند واقع شده و مرکز دهستان «سربنان» است. در حال حاضر (سال 1395) جمعیتی بالغ بر دویست خانوار دارد. وجه تسمیۀ آن، به گفتۀ قدیمی ...
-
دنیا
واژهنامه آزاد
واژه اوستایی و پهلویک دنیا dunyā به معنای مکان زیرین یا جهان پایینی ساخته شده از واژه اوستایی دو به معنای دون فرو (مانند *دوچیسر=دون چهر-فرومایه-پست گوهر) و پسوند یا به معنای سازگاری سنخیت که امروزه یه خوانده میشود مانند واژه پهلویک گوبیا (گو+ب+یا) ب...