کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گلو
واژهنامه آزاد
گَلُوْ؛ کسی که عقلش درست کار نمی کند، یعنی نابخرد.
-
واژههای مشابه
-
سل گلو اکه
واژهنامه آزاد
(تالشی عنبرانی) سرگین غلطان.
-
جستوجو در متن
-
تشنی
واژهنامه آزاد
گلو
-
ممر صوت
واژهنامه آزاد
گلو ، راه صوت
-
تشنی
واژهنامه آزاد
teshni گلو
-
واکفتیدن
واژهنامه آزاد
سرفه پس از پریدن شیئ در گلو
-
گه رو
واژهنامه آزاد
حلق ، گلو ، دستگاه صوتی ....
-
رست کین
واژهنامه آزاد
سکسکه (صدای گلو)
-
ناغلوسی
واژهنامه آزاد
برآمدگی زیر گلو ( که در مردان بزرگتر از زنان است )
-
تخرمنه
واژهنامه آزاد
(محلی) تِخِرمِنه؛ سنگین شدن غذا در گلو.
-
تنگله
واژهنامه آزاد
(همدانی) به معنی کوزه (تنگ گلو). tongele.
-
ارزنگک
واژهنامه آزاد
(اُزُگَ)(شیرازی پودنکی)باد گلو،آروغ
-
ارغ
واژهنامه آزاد
(گنابادی) اَرُغْ؛ باد گلو، باد معده.