کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گفته بودند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گفته ی ناکرده
واژهنامه آزاد
سخنی که عمل نکنی
-
جستوجو در متن
-
افارقه
واژهنامه آزاد
افارقه افریقاییانی بودند که اصالت بربر داشته و قبل از ورود خوارج به شمال افریقا با رومی ها مختلط شده و آیین و اعتقادات آن ها را نیز پذیرفته بودند .
-
مغ
واژهنامه آزاد
[مُ] طایفه ای از مادها بودند که اجرای امورات مذهبی را بر عهده داشتند.
-
سیزان
واژهنامه آزاد
(س ِ ي زان) زير زمين هاي طاق هلالي كه در تابستان بسيار خنك و در زمستان گرم بودند.
-
کیمن
واژهنامه آزاد
راهنما، پسر شاهزاده نام منطقه ای در پارس میگویند اجداد کوروش در آنجا ساکن بودند در پارس
-
قلعه تاسیان
واژهنامه آزاد
تاسیان قومی بودند در یکی از روستاهای سردشت که الآن هم وجود دارد و اسم آن قلعه تاسیان است.
-
پرواد
واژهنامه آزاد
به معنی " ترخیص کردن " , منظور ترخیص کالا است , در زمان جاده ابریشم کسانی که میخواستند از چین به اروپا کالایی را ببرند و یا از اروپا به چین , باید در مسیر جاده ابریشم از ایران عبور میکردند و کسانی در ایران بودند که کارشان راهنمایی و پرداخت مالیات باز...
-
شیروان
واژهنامه آزاد
نام شهری در خراسان شمالیست(در زمان حکومت صفویه ایلاتی از کوردهای جنگجو برای مقابله با حجوم ازبکها به مرزهای شمال شرق ایران، از نواحی غربی ایران به این منطقه کوچ داده شدند که به واسطه رویه جنگاوری این مردم معروف بودند به شیرهای وان- وان شهری کوردنشین ...
-
بازکیاگوراب
واژهنامه آزاد
باز=بازی+کیا=حاکمان قدیم لاهیجان که درمسجد چهارپادشاه دفنند=گوراب=مرداب،سل،جایی که آب جمع می شود=جلگه ای که محل بزی چوگان حاکمان وقت بودند
-
ویشتاسب
واژهنامه آزاد
ویشتاسب به چم(:معنی) پیشتاز می باشد چون در زمان پادشاهی هخامنشیان ،وسپوهران(:شاهزادگان) و سرداران آن هنگام را که سوار بر اسبی سیاه رنگ در پیشاپیش سپاهیان روان میشدند به ویشتاسب نامور بودند.
-
خرس ترکید
واژهنامه آزاد
در تداول مردمان استان قزوین بعد از زمان مدیدی که منتظر بودند شر شخصی و یا کاری تمام شود و این اتفاق می افتد می گویند خرس ترکید و مثلا اقساط منزل تمام شد .
-
کاردو
واژهنامه آزاد
در زبان آشوری به معنی نیرومند وپهلوان می باشد.نام قوم کرد برگرفته از کلمه کاردو بوده.که ساکنان آشوری بومی خاور میانه بر اقوام ماد نهاده بودند
-
چهل زرعی عرب
واژهنامه آزاد
چهل کشاورزی که عرب بودند؛ نام یک روستاست. (به گفتۀ افراد قدیمی روستا، زرعی در این جا به معنای زارع است و منظور زرع واحد مسافت نیست.)
-
ساتیر
واژهنامه آزاد
ساتیر خدای درجه دوم رفیق باخوس که با گیسویی راست ایستاده گوشهای نوک تیز دو شاخ کوچک و ساقهای بز معرفی شده و یک جام یک ( چوبی که میوه درخت کاج بر سر آن بود و شاخه مو و عشقه در آن پیچیده بودند ) یا آلتی موسیقی در دست داشت .در اساطیر یونانی و رومی سایت...