کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دروغ گفتن
واژهنامه آزاد
چاخان کردن.
-
تکبیر گفتن
واژهنامه آزاد
(واژۀ پیشنهادی کاربران) خدا بَرین گفتن.
-
کنایه از دروغ گفتن
واژهنامه آزاد
یعنی ریگ به کفش داشتن/صدتا چاقو بسازه یکیش دسته نداره
-
جستوجو در متن
-
بوتن
واژهنامه آزاد
گفتن
-
جاگویش
واژهنامه آزاد
جای گویش ، بجا گویی ، بجا گفتن ، بجای کسی گفتن ، دوبله ،
-
ارتجال
واژهنامه آزاد
بدون اندیشه و بی درنگ سخن گفتن.
-
سخن درشت
واژهنامه آزاد
فش دادن ،بدو بیراه گفتن
-
شپوک
واژهنامه آزاد
خرافات گویی - بیهوده منم منم گفتن
-
زر
واژهنامه آزاد
زِر. حرف مفت.|| زر زدن:چرت و پرت گفتن.
-
فراوک
واژهنامه آزاد
دارای گفتار باشکوه, خوشگو - وک:واژیدن, گفتن
-
تکرار
واژهنامه آزاد
تکرار:هی بار، دوباره یا چند باره، کار و کنشی را دو یا چند بار انجام دادن، سخنی را دوباره گفتن.
-
سقلی
واژهنامه آزاد
Sogholi زدن با دست به پهلوی کسی برای آگاه کردن و یا ممانعت از انجام دادن کاری یا گفتن سخنی
-
سوتی دادن
واژهنامه آزاد
به معنی حرفی اشتباه گفتن، اشتباه نوشتن یعنی از نوع خود مورد دارد
-
هی بار
واژهنامه آزاد
هی بار:تکرار، دوباره یا چند باره، کار و کنشی را دو یا چند بار انجام دادن، سخنی را دوباره گفتن.