کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گز و نیم گز کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شهر سو
واژهنامه آزاد
به ناحیه ای از شهرستان دشتی که در روزگار دور قبل از اسلام مرکز دشتی بوده و گویش اصیل دشتی از آنجا سرچشمه گرفته که از گز دراز تا بردخون ادامه داشته
-
سرگزی
واژهنامه آزاد
سرگروه -سردسته نام طایفه بزرگی است در سیستان مفهوم واژه:گز به معنی متر که قدیم الایام به هر 104 سانتی متر یک گز می گفتند واز آنجاییکه در گذشته در منطقه سیستان جهت مبارزه با دشمنان ،سربازان و افراد مبارزرا نظم می دادندوهر یک متر( یک گز )یک نفر قرار می...
-
کرچیان
واژهنامه آزاد
با توجه به نقل قول از بزرگان و سرمای معروف منطقه ی چل گز ذر همین روستا و خود کلمه ی کرچ که گویا به همین ویژگی سرمای شدید اشاره دارد ،این معنی دور از ذهن نیست
-
گزگزاره
واژهنامه آزاد
نام یک روستاست. در زمان پیدایش این روستا، مردم به درختچه های روییده در محل، درخت گز می گفتند و نام روستا را گززاره گذاشتند. در سال 1290 که ثبت احوال به روستا آمد، نام آن را گزگزاره نوشتند. GAZ GAZ AREH
-
چمشک
واژهنامه آزاد
روستای چمشک. چم به معنی دره یا زمین های هموار بین دو کوه است. در منطقۀ پلدختر، روستاهای زیادی هستند که اول اسمشان «چم» است، مثل چم انجیر، چم دیوان، چم مورد و چم گز و... چمشک مخفف «چم اشک»، نام روستایی تاریخی در شهرستان پلدختر است.