کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرم افتادن در کار کسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دمت گرم
واژهنامه آزاد
جمله ناقص عامیانه امروزی است که بین دو نفر صمیمی که یکی از جمله ای خوشش آید بیان می کند . به عبارت دیگر یعنی زنده باشی
-
جستوجو در متن
-
گلخنچی
واژهنامه آزاد
ان کسی که در گلخن کار کند ویا کسی که در اتش خانه حمام کار کند
-
بزهکاری
واژهنامه آزاد
کار بد -وقتی در سن پایین کسی کار خلافی انجام دهد.
-
مخراجکار
واژهنامه آزاد
مُرَصَّع کار؛ کسی که سنگهای قیمتی را در طلا و نقره یا فلزات دیگر کار می گذارد.
-
تخطئه
واژهنامه آزاد
[ت َ طِ/طَ ءَ / ءِ] (مص، عربی) خطاگرفتن در کار از کسی. نسبت خطا به کسی دادن. بدگویی کردن از کسی. کسی را به بدی منسوب کردن.
-
بذرگر
واژهنامه آزاد
تاجر بذر؛ در قدیم، کسی یا قومی که در کار خریدوفروش بذر و دانۀ گیاه بود.
-
سریچ
واژهنامه آزاد
سِریْچ:(serich) در گویش گنابادی یعنی سریش، کَنه ، پیگیر ، کسی که ول نمی کند ، انگل و مزاحم در کار دیگران
-
کارآما
واژهنامه آزاد
این واژۀ مرکب از دو بخش کار و آما پدید آمده؛ به معنی کسی که کار را آماده می کند. در تقابل با کارفرما.
-
نهات
واژهنامه آزاد
تلفظ:نِهات ، نه هات ، (nahat) معنی:مفلوک ، بیچاره ، درمانده _ کسی که مرتکب کار اشتباهی شود ، دارای مشکل بیچاره شدن ، در مشکل گرفتار شدن
-
کهکین
واژهنامه آزاد
(خراسانی، کرمانی) کَهکین، چاه کَن؛ کسی که در کاریز (قنات) و لایروبی آن کار می کند.
-
پرگاه
واژهنامه آزاد
به فتح«پ» و کسر «ر»:چراگاه سرسبز را گویند. مجازآ در مورد کسی به کار می رود که مکان یا محل مناسبی را یافته از آن بخوبی بهره می برد.
-
ازکارافتاده
واژهنامه آزاد
کسی که به دلیل سانحه دچار مشکل جسمی یا روانی شده وقادر به انجام کار نباشد. یا به دلیل کهولت سن ویا غیر قابل استفاده بودن تجربه ،علم یا تخصصش قابل استفاده در مشاغل نباشد.
-
فرتغم
واژهنامه آزاد
فِرْتِغَمْ:(fertegham) در گویش گنابادی یعنی زیاده خواه ، ناراضی ، کسی که کار امروز را به فردا میاندازد تا شاید نصیب و سود بیشتری به او برسد.
-
خودجوش
واژهنامه آزاد
این تعبیر در موردی به کار می رود که شخصی یا گروهی از سر خیرخواهی و دلسوزی و بدون اینکه منتظر دستور یا اشاره کسی باشند، کار نیک و مفیدی را انجام دهند. این گونه کارها معمولاً بدون توقع پاداش مادی و از روی وظیفه شناسی و بیداری وجدان صورت می گیرد.