کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گربه در بغل داشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کوچه گربه
واژهنامه آزاد
کوچۀ تنگ و باریک قدیمی.
-
جستوجو در متن
-
بغل زدن
واژهنامه آزاد
بغل زدن (بَ غَ زَ) گول زدن و در بغل کسی چیزی که نمی تواند ببرد گذاشتن است، نزدیک است به تعبیر امروزی" هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن"؛ تو مخوانم جفت ، کمتر زن بغل جفتِ انصافم، نیَم جفتِ دغل
-
حویزه
واژهنامه آزاد
این کلمه از حَ وَ زَ که از داشتن می آید و به معنی حیازت داشتن، داشتن در حوزه خود داشتن می آید
-
تشریف داشتن
واژهنامه آزاد
حضور داشتن . این کلمه را از جهت اکرام و احترام گویند:فلان در آن مجلس تشریف داشتند که این حادثه پیش آمد. - || حرمت داشتن . فخر داشتن . بزرگی داشتن:تشریف شهادت ز دم تیغ تو داریم فرض است در ارواح طواف جسد ما. طالب آملی (از آنندراج ).
-
اوینار
واژهنامه آزاد
دوست داشتن در حد کمال
-
آنلاین
واژهنامه آزاد
1- متصل بودن یا شدن به اینترنت 2- به طورِ مداوم، فعالیت داشتن، در یک بازه معین در اینترنت 3- (اصطلاح جدید) به روز بودن 4 - (اصطلاح جدید) تمرکز داشتن روی موضوعی.
-
آسود
واژهنامه آزاد
آسود:(asoda) در گویش گنابادی یعنی راحتی خیال ، خستگی در کردن ، راحت ، آرامش داشتن
-
جایی ماندن
واژهنامه آزاد
حضور داشتن در مکانی غیر از خانه
-
آوینار
واژهنامه آزاد
عشق و دوست داشتن در حد کمال
-
دل شور
واژهنامه آزاد
دِلْ شُوْرَ:(delshowra) در گویش گنابادی یعنی دغدغه داشتن ، نگرانی ، نفوس بد زدن ، افکار بد داشتن درباره اتفاق بدی که احتمال دارد بیفتد.
-
روم
واژهنامه آزاد
روم:(rwm) در گویش گنابادی یعنی خجالت ، شرم ، حیا داشتن ، رودربایستی داشتن (معمولا این واژه بصورت مرکب با واژه نَمِشَ بکار میرود که فعل منفی است.)
-
خلّخی نژاد
واژهنامه آزاد
منسوب به خلّخ شهری در ترکستان که در ادبیات فارسی به داشتن مشک خوشبو و زیبارویان معروف بوده است.
-
دو ب شک
واژهنامه آزاد
دُوْ بِ شَکْ:(dowbeshak) در گویش گنابادی یعنی دو دل بودن ، شک داشتن در انتخاب
-
روغیدن
واژهنامه آزاد
روغیدن به لری در اندیمشک به معنای تمایل داشتن و خوش آمدن است روقیدن هم درست است