کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرانرَوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
توان گران
واژهنامه آزاد
کسی که توانایی دارد
-
کج روی
واژهنامه آزاد
راه اشتباه
-
ستیزه روی
واژهنامه آزاد
(سِتیزه روی) جنگ خواه، پرخاشجوی.
-
زیاده روی
واژهنامه آزاد
تکلف
-
گاسم (ضمه روی س)
واژهنامه آزاد
به گمانم ، شاید ، ممکن است ، احتمالا
-
جستوجو در متن
-
از آب کره گرفتن
واژهنامه آزاد
خسیس بودن، گران جانی، در هر چیزی به دنبال منفعت بودن.
-
گراناز
واژهنامه آزاد
(گِ) گران ناز
-
آرجین
واژهنامه آزاد
(ترکمنی) گران مایه.
-
درنیکا
واژهنامه آزاد
دُر نیک و گران بها.
-
درخت ساج
واژهنامه آزاد
نوعی درخت که چوبی سخت و گران بها دارد
-
ثمینا
واژهنامه آزاد
با ارزش، ارزشمند، گران بها، قیمتی.
-
دو لا پهنا
واژهنامه آزاد
گران حساب کردن یا در محاسبه مبلغ برای مشتری اقلامی را چند باره حساب کردن
-
بر آهیختن
واژهنامه آزاد
برآهیخت: بیرون کشیدن - بر آهیخت رهام گرز گران غمی شد زپیکار دست سران
-
رسانه گر
واژهنامه آزاد
(رَ ـ سا ـ نَه ـ گَر)، جمع:رسانه گران به معنای روزنامه نگار، خبرنگار