کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گذشته از پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دیرباز
واژهنامه آزاد
از گذشته
-
مدهوس
واژهنامه آزاد
[ دهس ]: آنكه ماشين به او سخت زده و از روى وى گذشته است .
-
سلاسل
واژهنامه آزاد
به معنی اب گوارا و اسم یک مرد در گذشته اسم شهرستان سلسله بر گرفته از سلاسل است
-
نورویدار
واژهنامه آزاد
(واژۀ پیشنهادی کاربران) نوین ترین رویدار، نوین ترین برآمدگی از تازگی، نوپدیدار، نوین ترین پدیداری و برآمدگی از گذشته و کهنگی.
-
نوستالوژی
واژهنامه آزاد
نوستالژی (نُ لُ) (اِمص.) دلتنگی به سبب دوری از وطن یا دلتنگی حاصل از یادآوری گذشته های درخشان یا تلخ و شیرین.
-
نورویدار
واژهنامه آزاد
نورویدار:دارنده ی صورت و روی نوین. نوین ترین پدیداری روی و صورت از گذشته، شکل و روی برآمده ی نوین و تازه از کهنگی.
-
نوستالژی
واژهنامه آزاد
(به ضم نون و سکون سین و لام) (اِ.) دلتنگی به سبب دوری از وطن، یا دلتنگی حاصل از یادآوری گذشته های تلخ یا شیرین.
-
کاروب
واژهنامه آزاد
(آفریقایی) نام درختی است که دانۀ میوۀ آن برابر با یک قیراط است که در گذشته از آن برای توزین جواهر استفاده می کردند.
-
دبغستان
واژهنامه آزاد
دَبْغِسْتان:دبغ+ستان که مخفف شده به دبستان. در گذشته، محل آموزش کودکان پر بوده از لوح های آموزشی یا همان دبغ.
-
counterfactual
واژهنامه آزاد
حقیقت جایگزین (اسم):بیانی از رویدادی در گذشته که می گوید اگر اتفاق دیگری به جای آن می افتاد، چه می شد. غلط، نادرست، حقیقت جعلی (صفت).
-
قورمه
واژهنامه آزاد
قاوورمه،گوشت آب پز شده ای که آنرا در گذشته درون پوست حیوانات و در زیر زمین به عمق یک متر قرار میدادند تا در زمستان از آن استفاده کنند
-
نوستالژی
واژهنامه آزاد
(از انگلیسی:nostalgia)، حسرت گذشته، احساس خوش گذشتگی دریغ آلود، حس شادگذشتگی حسرت بار؛ حسی است که با یادآوری خاطرات به انسان دست می دهد.
-
جیرنده
واژهنامه آزاد
جیرنده به معنای ده غزال است. در گذشته نه چندان دور این منطقه محل زندگی بسیاری از حیوانات مانند غزال و آهو و پلنگ و ...بوده است.
-
کجید
واژهنامه آزاد
یکی از روستاهای شهرستان املش در استان گیلان نام کجید در گذشته به کوه جیر که به زبان گیلکی پایین کوه می شود بود.
-
شنگ
واژهنامه آزاد
شِنْگ:(sheng) در گویش گنابادی یک حشره است که سر و صدایی شل شل مانند از خود تولید میکند و در گذشته ها این حشره را میخوردند.