کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گذاشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سر کار گذاشتن
واژهنامه آزاد
وعده پوچ دادن، به کاری بیهوده مشغول داشتن کسی
-
جستوجو در متن
-
هادن
واژهنامه آزاد
گذاشتن و قرار دادن
-
پاس داشتن
واژهنامه آزاد
گرامی داشتن، احترام گذاشتن.
-
اکران
واژهنامه آزاد
به نمایش درآوردن؛ به نمایش گذاشتن.
-
چار طاق
واژهنامه آزاد
باز باز، کاملا" باز، در را چار طاق باز گذاشتن= در را کاملا" باز گذاشتن
-
پندلیس
واژهنامه آزاد
پَندِلیس= تمرگیدن، کپه مرگ را گذاشتن
-
بنه
واژهنامه آزاد
(مازنی) [بِنِه] زمین (اسم)؛ زمین گذاشتن (فعل).
-
دورهم جمع شدن
واژهنامه آزاد
باهم صحبت کردن مشورت کردن باهم به جایی قرار گذاشتن
-
پاپلنگ
واژهنامه آزاد
(کرمانی) پا جلوی پای کسی گذاشتن برای زمین زدن او.
-
قاخنج کردن
واژهنامه آزاد
(قزوینی) منت گذاشتن با هدف تحقیر فردی.
-
نادن
واژهنامه آزاد
ناْدَنْ:(nadan) در گویش گنابادی یعنی نهادن ، گذاشتن
-
break
واژهنامه آزاد
دم آسودگی (دَم آسودِگی). به چَمِ (معنیِ) دمی کار را کنار گذاشتن و آسودن.
-
endorsing
واژهنامه آزاد
پشت نویسی، ظهرنویسی، پشتِ سند نوشتن، امضا کردن، صحه گذاشتن.
-
دبار
واژهنامه آزاد
(گنابادی) دِبار؛ در پشت سوار شدن ، پشت سوار پشت ، سوار شدن ، گذاشتن روی پشت