کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گاو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اتیش گاو
واژهنامه آزاد
میله آهنی بادسته چوبی به طول 1.5 متر بانوک کفچه (تخت)مانند که با آن هیزمها و آتش کف تنور را جا بجه می کردند.
-
گاو پیشانی سفید
واژهنامه آزاد
کسی که اسمش زیاد در رفته.
-
جستوجو در متن
-
گو
واژهنامه آزاد
گاو
-
جنگه Jenge
واژهنامه آزاد
گاو نر
-
تلیسه
واژهنامه آزاد
گاو ماده جوان
-
اوکوز
واژهنامه آزاد
(ترکی) گاو نر.
-
گوگل / geo-gal
واژهنامه آزاد
گلّه ی گاو
-
جینکا
واژهنامه آزاد
(مازنی) جینِکا؛ گاو نر.
-
منگو
واژهنامه آزاد
(مازنی) گاو ماده.
-
گرملیخ
واژهنامه آزاد
تلنبار کردن تپاله ی خشک گاو
-
ماتادور
واژهنامه آزاد
گاوباز نبرد و مبارزه با گاو در زمینی آزاد
-
گا
واژهنامه آزاد
(لری، ممسنی) [gaa] گاو، از حیوانات اهلی؛ احمق.
-
دشود
واژهنامه آزاد
[doshved] غدهای که در گردن مرغ یا گاو یا گوسفند و ... باشد.
-
کلبه
واژهنامه آزاد
تشتی که از سرگین گاو ساخته میشد که دران شلتوک خشک می کردند