کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کی پشین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
هر کی هر کی
واژهنامه آزاد
[ ص.، اِ ] (هر+کی+هر+کی) اوضاع بی قانون را می گویند. بی حساب و کتاب. آشفته بازار. شیر تو شیر «مملکت هر کی هر کی» « مگر مملکت هرکی هرکی است؟!» «هر چی هر چی و هر کی هر کی نیست و حقوق و وظایف، استدلال دارند. (روزنامه کیهان، 22/9/1389 به نقل از رحیم پور ...
-
کی آرمین
واژهنامه آزاد
/ke(a)y ārmin/ آرمین. || (اَعلام) یکی از برادران کاووس و پسر کی. نام چهارمین پسر کیقباد.
-
کی آرام
واژهنامه آزاد
این واژه ترکیبی است .کی +آرام . کی:پادشاه -خان و آرام:ساکت- آرامش.
-
کی کاوس
واژهنامه آزاد
کیکاووس؛ نام یکی از پادشاهان اسطوره ای شاهنامه از سلسلۀ کیانیان. (برخی از مورخان معتقدند که این سلسله بیرون از دنیای افسانه ها نیز وجود داشته است.)