کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کِرُچْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کرچ
واژهنامه آزاد
کِرُچْ:(keroch) در گویش گنابادی یعنی خورد کردن با دندان ، ریزه ریزه کردن با دندان
-
کرچ کرچ
واژهنامه آزاد
کُرُچْ کُرُچْ:(korochkoroch) در گویش گنابادی یعنی با میل خوردن ، با رغبت خوردن
-
واژههای همآوا
-
کرچ
واژهنامه آزاد
کِرُچْ:(keroch) در گویش گنابادی یعنی خورد کردن با دندان ، ریزه ریزه کردن با دندان
-
جستوجو در متن
-
کر
واژهنامه آزاد
(لکی) [kerr] کِرّ، خط ،کرچ (کرچ شدن پرندگان).
-
کرچیدن
واژهنامه آزاد
[korcidan] با صدای کرچ کرچ خرد شدن یا جویده شدن
-
کرچاندن
واژهنامه آزاد
[korcandan] جویدن که با آواز کرچ کرچ همران باشد
-
کرچیان
واژهنامه آزاد
با توجه به نقل قول از بزرگان و سرمای معروف منطقه ی چل گز ذر همین روستا و خود کلمه ی کرچ که گویا به همین ویژگی سرمای شدید اشاره دارد ،این معنی دور از ذهن نیست
-
کرچگان
واژهنامه آزاد
روستایی بزرگ واقع در 67 کیلومتری جنوب غربی اصفهان،کرچگان جزءاراضی فلات مرکزی ایران به شمار میرود. این منطقه جزء ارتفاعات غربی و جنوب غربی اصفهان و از جمله پایکوه های زاگرس محسوب می شود. در لغت نامه علی اکبر دهخدا مشاهده می شود که کلمه کرچ به معنای آب...