کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کَشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گردن کشیدن
واژهنامه آزاد
گستاخی کردن.
-
عربده کشیدن
واژهنامه آزاد
فریاد زدن ناشی از خشونت یا سرمستی
-
خطی بر کسی فرو کشیدن
واژهنامه آزاد
باطل کردن و کسی را به حساب نیاوردن
-
جستوجو در متن
-
آهیزش
واژهنامه آزاد
کشیدن، بیرون آوردن
-
غل و زنجیر کردن
واژهنامه آزاد
دست کسی را بستن، به بند کشیدن
-
قوجوب
واژهنامه آزاد
بغل کردن ، درآغوش کشیدن
-
وحرف
واژهنامه آزاد
وَحَرْف:(waharf) در گویش گنابادی یعنی شوق سخن گفتن را در کسی برانگیختن ، زیرِ زبان کشیدن ، از کسی حرف کشیدن، مشغول و سرگرم کردن کسی با سخن
-
هف
واژهنامه آزاد
هُفْ:(hof) در گویش گنابادی یعنی به درون کشیدن نفس ، بالا کشیدن دود ، به داخل دادن هوا ، میک زدن
-
کپ فراغ
واژهنامه آزاد
خمیازه کشیدن. دهان فراخی.کَپ فَراغْ
-
شور
واژهنامه آزاد
(محلی) شِوِر؛ آویزان کردن، به درازا کشیدن.
-
دیدکی
واژهنامه آزاد
Didaki سرک کشیدن از پشت دیوار یا هر چیز دیگری
-
نهمه یانیمه
واژهنامه آزاد
آوازی که برای هماهنگی حرکات جاشوها در هنگام بالا کشیدن اوزال میخوانند.
-
بوش
واژهنامه آزاد
بر وزن ب با ضمه(و) و شین ساکن:زبانه کشیدن آتش را گویند.
-
غارچوکولی
واژهنامه آزاد
سرک کشیدن به هر سوراخ جهت یافتن چیزی که آن را مخفی کرده اند