کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوهستان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کاروخ
واژهنامه آزاد
کوهستان
-
کاروخ
واژهنامه آزاد
اسم کوهستان
-
سلدا
واژهنامه آزاد
سِلدا؛ کوهستان.
-
دال
واژهنامه آزاد
عقاب سیاه کوهستان
-
دالاهو
واژهنامه آزاد
نام یکی از شهرستان و کوهستان های استان کرمانشاه dalahu
-
عصارون
واژهنامه آزاد
آب بسیار شفاف و گوارا و سبک که در کوهستان از شکاف کوه بیرون می آید.
-
ویکونیا
واژهنامه آزاد
این جانور گونه ای لاما است که در بلندی های کوهستان آند در آمریکای جنوبی زندگی می کند و از دیگر لاماها کوچک تر است
-
چیدم
واژهنامه آزاد
نام نوعی سبزی که ریشه و ساقه آن خوراکی است و در کوهستان های اطراف زنجان رشد می کند.
-
نارویی
واژهنامه آزاد
برگرفته از کوه نارون از کوهستان های افغانستان است و به معنی کسی که بسیار تنومند و بااستقامت است. یکی از طوایف بلوچی است که اصالت آنها به سرزمین دمشق و شام سوریه می رسد.
-
پاراگلایدر
واژهنامه آزاد
وسیله ای جهت پرواز، شبیه چتر سقوط آزاد که با آن در کوهستان ها و نواحی ساحلی پرواز میکنند. چتربال.
-
کلهر
واژهنامه آزاد
"گَئیریَه" در اوستا به معنی کوهستان میباشد که به مرور زمان تبدیل به "گَر" و "گَل" و "کَر"، "کَل " و... و گونه های دیگر شده است. برای مثال، در ابتدای نام های برخی از شهرها مانند:کرمان، گرگان، گلپایگان، کلاچای و... دیده می شود. بخش دوم نیز که واژۀ "هر"...
-
گیلان
واژهنامه آزاد
در زبان تالشی(گیلان - گیلون) به معنی (جلگه) و در مقابل کوهستان است.یعنی (جایگاه گِلی) .در استان گیلان نیز دقیقا این مسئله مصداق دارد .در کتب تاریخی از جمله کتاب ( تاریخ گیلان و دیلمستان) ملاعبدالفتاح فومنی نیز سخن از (لشکر کوه و گیلان) آمده است که اث...
-
شیوار
واژهنامه آزاد
(بختیاری) سرزمین شوهر؛ مرکب از شی به معنی شوهر و وار به معنی سرزمین. || سرزمین کبود؛ مرکب از شی (شَه) به معنی کبود و وار به معنی سرزمین. || نام گلی در کوهستان های بختیاری که گل آن به صورت واژگون می روید. در فارسی به آن لالۀ واژگون می گویند .
-
بختیاری
واژهنامه آزاد
ایل بختیاری ایلی ساکن چهار محال و بختیاری که به دو دسته هفت لنگ و چهار لنگ تقسیم می شوند و بیشتر به گله داری و استفاده از جنگل قناعت می کنند زیرا که کوهستان این ناحیه تماما از جتگلهای انبوه مستور می باشد . این ایل عموما به ییلاق و قشلاق می روند و بعض...
-
فرمشکان
واژهنامه آزاد
فرمشکان یکی از دهستان های شهرستان کوار استان فارس است که دارای ۴۰۰۰نفرجمعیت است آب و هوای آن معتدل وکوهستانی است و به علت جای گرفتن در دامنه کوه بزرگ و جنگلی سفیدار دارای چشمه های پرآب و طبیعتی دل انگیز است. دره های بزرگ و سحرانگیز کوه پوشیده ازبرف س...