کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کولی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کولی
واژهنامه آزاد
غرشمال، در گفتگوهای عامیانه.
-
کولی
واژهنامه آزاد
(جنوب ایران) در بنادر و اسکله ها به معنای حمال، حمال باشی، عمله و فعله رایج است. ظاهراً این کلمه از هند به مناطق جنوبی ایران آمده و در زبان انگلیسی نیز به همان معنا و با املای Coolie به کار می رود.
-
واژههای مشابه
-
ماهی کولی
واژهنامه آزاد
ماهی کولی:نوعی ماهی ؛ به روایتی کوسه ماهی.
-
جستوجو در متن
-
تراکمه
واژهنامه آزاد
آرایشگر طایفۀ کولی ها را می گویند.
-
آکله
واژهنامه آزاد
زن بی وقار کولی صفت.
-
کلیشاد
واژهنامه آزاد
کِلیشاد ـ ترکیب و خلاصه شده دو کلمه کُولی و شاد. این اسم به کولی های عشایری که بین شهرهای بزرگ فلات مرکزی و جنوب غربی در تردد بوده اند و با اسکان گرفتن در نزدیگی روستای ورگان توسط ساکنین محلی به این نام شناخته شدند. بدلیل شاد بودن این عشایر و انتقال ...
-
موت اباد
واژهنامه آزاد
موت اباد در ابتدا مو تاب ها بوده است. در گذشته در 2 کیلومتری شمال موت اباد فعلی دهی بنام جعفر اباد وحود داشته که مظهر قناتش در مخل موت اباد فعلی بوده است. چون کولی های مو تاب تابستانها در محل دهانه قنات جعفر اباد چادر می زدند و با تابیدن موی بز طناب ...