کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوزة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کوزه رش
واژهنامه آزاد
کوزه رش یکی ازروستای سلماس که (کوزه )یعنی حایگاه بره ها و(رش )یعنی سیاه که (کوزه رش )یک کلمه کردی میباشد
-
کوزه رش
واژهنامه آزاد
کوزه رش یکی ازروستای سلماس که (کوزه )یعنی حایگاه بره ها و(رش )یعنی سیاه که (کوزه رش )یک کلمه کردی میباشد
-
جستوجو در متن
-
پیوونه
واژهنامه آزاد
کوزه
-
هب
واژهنامه آزاد
کوزه ی بزرگ
-
سویه
واژهنامه آزاد
کوزه- مشک آب
-
سوفار
واژهنامه آزاد
ظرف گلی،کاسه،کوزه
-
قرتیکلا
واژهنامه آزاد
قرتیکلا از زمان قدیم در روستا مردم در ساختن کوزه مهارت داشتند که از قر کوزه به اسم قرتیکلا معروف شد
-
کلمبه
واژهنامه آزاد
کُلُمْبَه/kolomba/ کوزه شکسته، کوزه ای که تکه ای از قسمت فوقانی آن شکسته یا لب پریده شده باشد.
-
لسبو
واژهنامه آزاد
در آن زمان مردم لسبو کوزه گرای حرفه ای بودن نشانش بردن آب از کوه سما به قلعه کوتی=قلعه+ کو توک=نوک کوه لسبو ل+سبو=کوزه شراب ل به مفهوم با دسته کوزه یا لطافت
-
ر کو ه
واژهنامه آزاد
مشک خرد، کوزه آب خوری (فرهنک معین)
-
وخ یره
واژهنامه آزاد
پاشو کازه و کوزه ات رو جمع کن
-
سویه
واژهنامه آزاد
(اصفهانی) سویِه؛ کوزه یا تُنگ سفالی آب.
-
تنگله
واژهنامه آزاد
(همدانی) به معنی کوزه (تنگ گلو). tongele.
-
سود
واژهنامه آزاد
(فارس، جهرم، بخش خفر) کوزۀ آب.