کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کور شو دور شو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
موش کور
واژهنامه آزاد
یک جانور از تیره موشها است که لانه خود را در زیر زمین حفر می کند.
-
زایده کور
واژهنامه آزاد
رودۀ کور.
-
کور بگوید شفا
واژهنامه آزاد
کنایه از بسیار کم:نه آن قدر که کور بگوید شفا!
-
جستوجو در متن
-
شو
واژهنامه آزاد
شب
-
شو
واژهنامه آزاد
شب
-
شو
واژهنامه آزاد
(لری، ممسنی) [shab] شب.
-
گورسن
واژهنامه آزاد
دیده شو-مشهور شو
-
پو شو
واژهنامه آزاد
بلند شو، برخیز
-
وخی
واژهنامه آزاد
برخیز، بلند شو، پا شو
-
انه شو
واژهنامه آزاد
اَ نَه شو=وسیله تور بافی دستی
-
شو أ ز
واژهنامه آزاد
شو و أز:(SHo vaz)_ معنی:دنبال کردن _شووازت بید= دنبالت بود
-
دلا شو
واژهنامه آزاد
دُلاْ شُوْ:(dola shouw) در گویش گنابادی یعنی خم شو ، تعظیم کن ، احترام بگذار
-
وخى
واژهنامه آزاد
بلند شو
-
ویریج
واژهنامه آزاد
بلند شو