کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنترل کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کنترل تلویزیون
واژهنامه آزاد
فرمان تلویزیون، دورفرمان تلویزیون.
-
منبع کنترل درونی
واژهنامه آزاد
کسانی که معتقدند اعمالشان نقش بسیار زیادی در به حداکثر رساندن برون داد های خوب یا بد دارد.
-
جستوجو در متن
-
اتوماسیون
واژهنامه آزاد
اوتوماسیون یک کلمه انگلیسی است automation خودکار سازى ، اتوماسیون ، خودکار کردن ، ماشینى شدن تولید ، کامپیوترى کردن دستگاهها ، خودکار شدن ماشین الات ، کنترل و هدایت دستگاهى بطور
-
در کردن
واژهنامه آزاد
دُر کردن یک فعل مرکب لری است و به معنای پایین فرستادن جسمی از یک سطح به سطحی با ارتفاع کمتر است در حالی شخصی که جسم را به پایین میفرستد نهایت سعی خود را در کنترل فرود جسم به مکان مناسب در سطح پایینتر بهکار میبرد. به عنوان شاهد مثال میتوان تک مص...
-
پایلوت
واژهنامه آزاد
آزمایشی - آزمایش - وسیله تثبیت مسیر - وسیله تنظیم و میزان کردن - راهنمایی - سیستم هدایت - هدایت کننده - مشعل کوچک(اجاق گاز و آبگرمکن دیواری) - سکان - فرماندهی - مقدماتی - همکف - کنترل - تنظیم - نمونه اولیه - نمونه - کوچک - پیلوت - Pilot
-
پایش
واژهنامه آزاد
پایِش به معنی نظارت است و منظور از آن هشیاری از وضعیت یک سامانه یا پدیده از راه مشاهده دگرگونی هایی است که ممکن است با گذر زمان در آن سامانه یا پدیده رخ دهد. واژه پایش در علوم جغرافیایی پاییدن و بررسی کردن معنی میشود و ممکن است در علوم مختلف معانی مخ...