کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنایه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کنایه از دروغ گفتن
واژهنامه آزاد
یعنی ریگ به کفش داشتن/صدتا چاقو بسازه یکیش دسته نداره
-
جستوجو در متن
-
تخت التراب
واژهنامه آزاد
کنایه از قبر
-
لقمه چیدن
واژهنامه آزاد
کنایه از گدایی کردن
-
در پوستین خلق افتادن
واژهنامه آزاد
کنایه از غیبت کردن
-
مویدار
واژهنامه آزاد
کنایه به بلند بودن موی علویان
-
مغاک
واژهنامه آزاد
کنایه از گور و قبر.
-
پاره ی جگر
واژهنامه آزاد
کنایه از عزیزترین کس فرد.
-
تاج ور
واژهنامه آزاد
کنایه از تمایل به قدرت
-
سیمرغ زرین پر آسمان
واژهنامه آزاد
کنایه از خورشید است (مفاتیح الارزاق)
-
شاهباز سپهر
واژهنامه آزاد
کنایه از خورشید است (مفاتیح الارزاق)
-
بروت
واژهنامه آزاد
سِبیل و کنایه از خود پسندی است
-
ماده سگ
واژهنامه آزاد
کنایه از زن بی بند و بار و هرزه.
-
کرک و پر
واژهنامه آزاد
(گرگانی) بال و پر. در استرآباد کنایه از اعتبار است؛ مثلاً وقتی می گویند:«فلانی کرک و پرش ریخت»، کنایه از بی اعتبار شدن فرد است.
-
پاره ی جگر
واژهنامه آزاد
کنایه ازعزیزترین شخص که همان فرزند آدم است